آموزش و پرورش مغز محور



دانلود شیوه نامه جشنواره

 

طبق آخرین پژوهشهای جامعه شناسی، انسان خوشبخت دارای سه ویژگی اصلی است که باعث می شود فارغ از شرایط محیطی و جسمانی، دور از کسالت و افسردگی، همیشه از شادی و تازگی سرشار باشد: کنجکاوی و پیگیری سوالهای اساسی خود، خلاقیت در ساختن راه حلها و ترکیب آنها و شجاعت در رویارویی با پیچیدگی و ابهامات بزرگ.
کودکان به طور طبیعی کنجکاوند و سرشار از شجاعت دنبال کردن اساسی ترین پرسشهایشان از زندگی. اما غرق شدن در روزمرگی، توان بهره‌گیری از این موهبت را به یک حسرت در دوران بزرگسالی بسیاری از مردم تبدیل کرده است. هدف اصلی این مسابقه بها دادن به این کنجکاوی بسیار ارزشمند و کمک به رشد و توسعه روحیه پرسشگری در دانش آموزان و فراهنگیان است که به عنوان زیربنای توسعه پایدار و همه‌جانبه جامعه.

اهداف جشنواره:


شناسایی نقاط ضعف و قوت برنامه های پرورش روحیه کنجکاوی
تقویت مهارت‌های ایده‌پردازی و حل مسئله
شناخت دانش‌آموزان و دبیران مستعد و علاقمند و حمایت از آنها
تقویت مهارت‌های تفکر انتقادی و شیوه ارائه مطالب
فراهم کردن زمینه آموزش مهارتهای برنامه‌نویسی و ارتقای سطح پروژه‌های دانش آموزان در این زمینه

 

شرکت کنندگان جشنواره:

1.    کلیه دانش آموزان و نوآموزان پیش دبستانی، آمادگی و دوره ابتدایی
2.    کلیه دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه (نظری، فنی و حرفه ای، کار و دانش)
3.    کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، آموزگاران، دبیران، مدیران و معاونین مدارس دولتی و غیردولتی کلیه مقاطع تحصیلی

 

فرض کنید که کاملا رایگان و بدون هیچ دغدغه ای، تمام امکانات موردنیاز برای انجام هر اختراع یا اکتشافی که در ذهن دارید، برای شما فراهم شده است. به شرطی که بتوانید آن را دقیق و با جزئیات شرح دهید و به تصویر بکشید. حال به بزرگترین سوالهای علمی خود فکر کنید. سوالهای هیجان انگیزی که شاید حس کنید بعضی از آنها هیچ جوابی ندارند. سوالهای ارزشمندی تفکر به آنها می تواند افقهای جدیدی به زندگی خودتان، جامعه تان و حتی کل بشریت بیافزاید.

 

نحوه آماده کردن طرح های ارسالی گروه سنی 4 تا  6 سال

 

از فرزند یا نوآموز خود بخواهید سه سوال که بیشتر از هر چیزی مایل به دانستن جواب آنهاست، از شما بپرسد. این سوالها را یادداشت کنید. سپس از او بخواهید برای هر کدام از این سوالها یک نقاشی بکشد. سپس به او کمک کنید که مسیر علمی پیدا کردن پاسخ سوالهایش را از طریق آزمایش و جستجو طی کرده و افکارش در مورد پاسخ سوالها را به صورت نقاشی بکشد. بعد یک گزارش مصور شامل نقاشی ها و کلیه مراحل پروژه از طرح پرسش تا یافتن پاسخ نهایی را برای ما در قالب یک فایل pdf ، تا 20 فروردین 1400، از طریق فرم ثبت نام زیر بفرستید.

https://survey.porsline.ir/s/YwqYF5V

 

نحوه آماده کردن طرح های ارسالی گروه سنی 7 تا  12 سال

 

سه پرسش جالب علمی خود را یادداشت کرده و با والدین و معلمان خود، در مورد پاسخ آنها م کنید. پاسخ ها ممکن است به مجموعه ای از اختراعات یا اکتشافات و ترکیب آنها منجر شوند. فرآیند انجام پژوهش خود از طرح مسئله تا کشیدن طرحهای اولیه، آزمایشها، تا رسیدن یا نرسیدن به پاسخها را می توانید در قالبهای زیر تا 20 فروردین 1400، و از طریق آدرس https://survey.porsline.ir/s/YwqYF5V ارائه کنید:
بازی کامپیوتری یا انیمیشن ساخته شده با اسکرچ
دست سازه
کتاب مصور
اثر هنری شامل موسیقی، انواع هنرهای تجسمی، شعر، داستان و نمایشنامه
آثار تلفیقی (ترکیب خلاقانه آثار مختلف با یکدیگر)

 

نحوه آماده کردن طرح های ارسالی گروه سنی 13 تا  سال

 

سه پرسش جالب علمی خود را یادداشت کرده و ابتدا سعی کنید به طور واضح پرسش را شرح داده، سپس در اینترنت در مورد آنها جستجو کنید. روال یافتن پاسخ ها ممکن است به مجموعه ای از اختراعات یا اکتشافات و ترکیب آنها منجر شوند. فرآیند انجام پژوهش خود از طرح مسئله تا کشیدن طرحهای اولیه، آزمایشها، تا رسیدن یا نرسیدن به پاسخها را می توانید در قالبهای زیر تا 20 فروردین 1400، و از طریق آدرس https://survey.porsline.ir/s/YwqYF5V  ارائه کنید:
بازی یا برنامه آموزشی (تحت ویندوز یا اندروید) ساخته شده با زبانهای برنامه نویسی مانند (java, python, C++, C#, R, VB) شامل سورس کد، فایل اجرایی برنامه،
مقاله دارای ساختار استاندارد مقالات علمی-پژوهشی
انیمیشن، فیلم کوتاه، هنرهای تجسمی، موسیقی، شعر، داستان و نمایشنامه
آثار تلفیقی (ترکیب خلاقانه آثار مختلف با یکدیگر)

 

نحوه آماده کردن طرح های ارسالی فرهنگیان

 

مهم نیست که چندساله ایم و مسئولیتهای زندگی تا چه حد بر دوشمان سنگینی می کنند. همه ما سرشاریم از شور و شوق و خلاقیت و بی نهایت پرسش هیجان انگیز که گاه آرزو می کنیم فرصتی برای اندیشیدن به آنها بیابیم. زمان به سرعت می گذرد و چه بسا بسیار مردمانی بر زمین زیسته اند که ذهنشان خاک حاصلخیز دانش و تعالی و آگاهی بوده اما غرق در رنج کسالت بار روزمرگی، هرگز فرصت کشف و شهود و جستجوی علمی را به خود نداده اند و با روحی تشنه و احساس بی حاصلی زندگی را وداع گفته اند.
زندگی برای زندگی، زندگی در لحظه و خودشکوفایی، تجلی شجاعت پرسیدن دشوارترین پرسشها و تلاش پشتکارمند برای یافتن و ساختن پاسخهای نو در مرزهای ظریف شناخته و ناشناخته است.
اندکی فراغت بیابید. به ژرف‌ترین پرسشهای علمی یا فلسفی خود بیاندیشید. ممکن است سالها در مسیر آنها پژوهش کرده باشید، یا تا به حال فرصت جستجو به دنبال آنها را نیافته باشید. روال یافتن پاسخ ها ممکن است به مجموعه ای از استدلالها، مدلهای ریاضی، اختراعات یا اکتشافات و ترکیب آنها منجر شوند. ممکن است روشهای خلاقانه ای برای تدریس ایده های نابتان یافته باشید. فرآیند انجام پژوهش خود از طرح مسئله، یادداشتها وکشیدن طرحهای اولیه، آزمایشها، تا رسیدن یا نرسیدن به پاسخها را می توانید در قالبهای زیر تا 20 فروردین 1400، و از طریق آدرس https://survey.porsline.ir/s/fVReuY0 ارائه کنید:


اقدام پژوهی
مقاله دارای ساختار استاندارد مقالات علمی-پژوهشی
انیمیشن، فیلم کوتاه، هنرهای تجسمی، موسیقی، شعر، داستان و نمایشنامه
آثار تلفیقی (ترکیب خلاقانه آثار مختلف با یکدیگر)

 

مزایای جشنواره

 

ارائه لوح تقدیر به کلیه شرکت کنندگان
ارائه لوح تقدیر، تندیس و هدایای ارزنده نقدی به آثار برگزیده تمام بخشها،
تقدیر از مدیران و معاونین سه آموزشگاه برتر در هر مقطع،
امکان شرکت در تست هوشهای چندگانه گاردنر، سنجش خلاقیت و سنجش میزان کنجکاوی و دریافت نتیجه آن به طور رایگان، برای همه شرکت کنندگان

 

 

 

 

 

 



مراحل اجرای رویکرد پروژه ای در پیش از دبستان همراه با مثال: راهنمای مربیان

شما به عنوان مربی، از طریق مطالعات عمیق و دقیق و طولانی مدت در موضوعات قابل پژوهش و جالب توجه کودکان، می توانید موجب پیشرفت یادگیری آنها شوید. یادگیری به شکل تلفیق شده  (یعنی تلفیق حوزه های یادگیری) یکی از جدیدترین و اثربخش ترین شکل آموزش به کودکان است. در این مقاله قصد داریم یکی از شکل های تلفیق یعنی رویکرد پروژه ای را همراه با ذکر مثال برای مربیان پیش از دبستان، توضیح دهیم

در گذشته روش استاندارد و غالب ارائه محتوای آموزش به کودکان، استفاده از موضوعاتمشخص و از پیش تعیین شده بود (بر خلاف رویکرد پروژه ای). عناوین موضوعی اغلب با توجه به تجربیات مربی یا ایده های مشترک میان مربیان یک نهاد انتخاب می شد. گاهی نیز بعضی کتاب های راهنما و کتاب های کار، منابع انتخاب موضوعات بودند. معمول این بود که موضوع یا موضوعات انتخاب شده، بدون تغییر، سال های سال و بدون توجه به تناسب با علائق و مهارت های کودکان تازه وارد به مدارس پیش دبستانی، مورد آموزش قرار می گرفتند. بعضی از موضوعات خیلی خوب جواب می دادند و مربیان قادر بودند با آنها به خوبی کودکان را در زنجیره رشد به جلو هدایت کنند، اما بعضی موضوعات دیگر برای اجرا در همه یا هر کلاس درسی مناسب نبودند. برای مثال، استفاده از موضوع یا تم ((پاییز)) در ماه مهر و آبان در مناطق گرم و خشکی که پاییز در این ماه ها هنوز شروع نشده و برگ های درختان نه زرد شده و نه به زمین ریخته بودند، اثربخشی لازم را نداشت. مواد و محتوای آموزش، در چنین مواردی برای کودکان بی معنا جلوه می کرد و با تجربه آنها مناسبت نداشت.

 

باور ما این است که یک روش بامعنا برای آموزش محتوای درسی روشی است که بر مبنای دانش و رغبت و علائق کودکان باشد.یکی از جدیدترین روش ها روش تلفیق مطالعات محتوایی است همان روشی است که کاتز و همکاران آن را رویکرد پروژه ای”  نام نهاده اند. پروژه (مثل مطالعه) عبارت است از:

 بررسی عمیق موضوعی است که ارزش یادگیری بیشتر را دارد. این بررسی معمولاً از طریق گروه کوچکی از کودکان کلاس، بعضی اوقات از طریق کل کلاس و گاهاً به صورت انفرادی انجام می شود. ویژگی کلیدی پروژه این است که پروژه یک تلاش هدفمند پژوهشی  است که بر پاسخ به سوالاتی که توسط مربی، کودک و یا بواسطه فعالیت مربی با کودکان طرح ریزی می شود، متمرکز است (کتز، ۱۹۹۴: ۱). در رویکرد پروژه ای کودکان می توانند دانش و مهارتها خود را تلفیق کنند. این رویکرد کودکان را قادر می سازد تا نه تنها ارزش این مهارتها را یاد بگیرند بلکه فرصیت هایی را برای آنها فراهم می سازد تا به تمرین این مهارت ها بپردازند (هلم، ۲۰۱۵: ۱۰).

به هر حال، این روش را چه پروژه بنامیم چه مطالعه، عبارت است از سازمان دادن برنامه درسی روزانه، به نحوی که، هم با هدف های آموزش این دوره تناسب داشته باشد و هم برای کودکان جالب توجه و هیجان انگیز باشد. موثرترین سیمای یک پروژه، قدرت حمایت آن از ی کنجکاوی های ذاتی کودکان، کمک به کشف مظاهر دینی و دنیوی و درک تجربه های فردی روزمره در زمینه ای معنادار و جذاب است.

از طریق طراحی یک پروژه ، می توانید کار کودکان را به دقت مشاهده کنید و سوالات و تفسیرهای آنها را یادداشت کنید، چگونگی درگیری آنها با مواد و ابزارهای آموزشی و نوع وارسی آنها را زیر نظر بگیرید، موفقیت ها و سرعت پیشرفت، همچنین تضادها و سردرگمی های آنها را مورد توجه قرار دهید. با اتخاذ این روش؛ شما نمونه کار هر کودک، عکس های گرفته شده از فعالیت های گوناگون او و کپی نوشته ها، نقاشی ها را گردآوری می کنید و برای برنامه ریزی های درسی آینده مورد بازبینی قرار می دهید.

بدین ترتیب، از طریق رویکرد پروژه ای، با مستند کردن اطلاعات و مدارک و مقایسه پیشرفت هر فرد در پیوستار رشدی به خوبی می توانید هم برای کلاس به صورت کل گروه و هم برای هر کودک به صورت انفرادی، برنامه مناسب آموزشی طرح و اجرا کنید.

انتخاب موضوع در رویکرد پروژه ای

پروژه ها با انتخاب موضوعی خوب و مناسب شروع می شود. عناوین پروژه، نه به صورت موضوعات از پیش تعیین شده، بلکه به صورت منحصر به فرد برای کلاس مورد نظر، گزینش می شوند. ایده ها برای انتخاب موضوعات در رویکرد پروژه ای  ایده هایی است که از افکار مربی، کودکان یا خانواده الهام می گیرند. ممکن است ایده ها از کنجکاوی های کودکان درباره موضوعی نشئت بگیرند (مثل؛ بدن ما چگونه تغییر و رشد می کند)، ممکن است مسئله ای اجتماعی را مطرح کنند (مثل؛ غذایی که می خوریم)، یا یک واقعه غیر منتظره (مثل، وجود مورچه در کلاس) موجب انتخاب موضوع مورد مطالعه در رویکرد پروژه ای می شود.

صرف نظر از اینکه ایده انتخاب موضوع مطالعه در رویکرد پروژه ای از چه ناشی شده است، عنوانی خوب و مناسب برای رویکرد پروژه ای عنوانی است که هیجان و نشاط کودکان برای یادگیری را برانگیزاند و گستره آن به اندازه ای باشد که بتواند مورد وارسی، کشف و مطالعه قرار گیرد. در بخش زیر سوالاتی آورده شده است که با طرح آن ها می توانید میزان شایستگی عنوان موضوع مطالعه را مورد سنجش قرار دهید.

انتخاب عنوان خوب و مناسب در رویکرد پروژه ای

آیا این عنوان علایق و استعدادهای بالقوه کودکان را مورد توجه قرار می دهد؟

آیا این عنوان با واقعیت ها و تجربه های کودکان هم خوانی دارد؟ و آیا با سن آنها مناسب است؟

آیا تعداد قابل توجهی از کودکان کلاس درباره موضوع مطالعه آگاهی و تجربه دارند که بتوانند سوالات پژوهشی را طرح کنند و به دنبال کشف پاسخ ها باشند؟ به عبارت دیگر، آیا عنوان و موضوع برپایه پیش آموخته های کودکان انتخاب شده است؟

آیا کودکان می توانند موضوع را به صورت دست اول کشف کنند؟ و آیا موضوع به گونه ای هست که از آن طریق بتوانند موادی را دست کاری کنند و مورد واکاوی قرار دهند؟

آیا منابع مورد مراجعه، مثل مردمی که باید با آنها گفت و گو کنند، مکان هایی که باید مورد بازدید قرار دهند، مواد ، ابزار ها یا وسائل زندگی که باید مورد مشاهده قرار دهند، یا آنها را کشف کنند یا کتاب ها و رسانه هایی که باید به آنها برای کسب آگاهی مراجعه کنند، فراهم و در دسترس است؟

آیا کودکان به تنهایی و بدون تکیه کامل بر کمک مربی می توانند درباره موضوع به تحقیق بپردازند؟

آیا موضوع به گونه ای گسترده است گه در طول زمان بتواند مورد مطالعه و کشف قرار گیرد؟

آیا مطالعه موضوع، زمینه های استفاده از آموخته های سواد آموزشی و ریاضی در عرصه های زندگی واقعی را برای کودکان فراهم می کند؟

آیا عنوان این پروژه، فرصت های کشف مولفه های علوم و مطالعات اجتماعی را برای کودکان به وجود می آورد؟

آیا موضوع به گونه ای است که بتوان آن را با هنر و فناوری تلفیق کرد؟

آیا می توان با بهره گیری از رسانه های متفاوت (مثل؛ بازی های نمایشی، مجسمه سازی، خانه سازی و نقاشی و نوشتن) موضوع را پیگیری کرد؟

آیا موضوع مطالعه، در برقراری ارتباط با خانواده ها کمکی هست؟ آیا خانواده ها برای مشارکت در پروژه شما در موضوع مورد نظر تمایلی دارند؟

آیا موضوع پروژه، مورد احترام و توجه قومیت ها و فرهنگ های محلی و منطقه ای هست؟

آیا موضوع ارزش مطالعه، بررسی و پژوهش را دارد؟

وقتی برای سوالات بالا پاسخ های مثبت داشته باشید، می توانید برای انتخاب محتوای آموزش تصمیم بگیرید و نقشه راه را مشخص کنید.

گام بعدی در رویکرد پروژه ای تدارک منابع، ابزارها و گرفتن کمک های تخصصی از صاحب نظران و شکل دادن ایده هابرای فعالیت ها، گردش ها و سفرهای علمی در ارتباط با موضوع منتخب است. همچنین می توانید درباره چگونگی مشارکت خانواده ها و درگیری آنها در کار نیز، در این مرحله تمهیداتی داشته باشید.

طول زمانی یک مطالعه یا پژوهش به عومل متعددی وابسته است. سن کودکان، علائق آنها و میزان تمرکز آنها بر موضوع در مدت زمان لازم روی مطالعه اثر می گذارد. نکته مهم آن است که زمان یادگیری باید متناسب با شرایط و وضعیت کودکان حاضر در کلاس و درگیر کار،  موضوع پروژه شما تعیین شود، نه براساس تقویم زمانی مرکز پیش دبستانی شما. در حالت معمولی و کلی، یک برنامه مطالعه باید بتواند در طول زمان سه هفته تا یک ماه پایدار باشد و علایق کودکان به مطالعه را در طول آن مدت کماکان حفظ کند.

مراحل و گام های اجرای یک رویکرد پروژه ای

در عین حال که مطالعات و موضوعات در رویکرد پروژه ای از نظر ماهیت باید منحصر به فرد و قابل انعطاف باشند، اما نباید بدون ساختار باشند. در واقع تمامی رویکرد های پروژه ای ، مولفه های مشترک ساختاری دارند. پیشنهاد ما این است که هنگام اجرای رویکرد پروژه ای ده گام مشروح زیر را پی بگیرید:

شروع مطالعه

 

گام اول در رویکرد پروژه ای: انتخاب عنوان یا موضوعی مناسب.

برمبنای ملاک های ذکر شده در بالا، پس از گرفتن پاسخ مثبت برای سوال های اساسی طرح شده، عنوان و موضوعی را برای مطالعه انتخاب کنید که دو ویژگی داشته باشد: الف) علاقه و انگیزه کودکان به مطالعه و یادگیری را از ابتدا تا پایان حفظ کند. ب) محتوای معناداری داشته باشد، ارزش یادگیری داشته باشد و هدف آموزشی مشخصی را تحقق بخشد.

گام دوم در رویکرد پروژه ای: شبکه ای مهم از ایده ها را به وجود آورید.

برای پیش بینی مفاهیم و ایده های مورد بررسی، مطالعه و یادگیری، از شبکه خلق ایده ها بهره بگیرید. از قطعات کوچک کاغذ استفاده کنید و هر واژه و عبارتی که درباره موضوع به ذهنتان می رسد را، روی آن یادداشت کنید.

سپس آن واژه ها یا عبارات را در گروه ها یا طبقاتی از یک جدول سازمان دهید. برای هرگروه یا طبقه جدول جمله ای نشان دهنده و معرف آن گروه بنویسید. این جملات در واقع، همان ایده های مهمی هستند که امید و انتظار دارید کودکان در پایان مطالعه یاد بگیرند. برای مثال، در مطالعه درباره ات، ایده ها مهم می تواند چگونگی گرفتن ات، غذای آنها، محل زیست آنها یا حتی چگونگی کمک آنها به ما باشد. (در ادامه با ذکر یک مثال این موضوع را توضیح دادیم)

گام سوم در رویکرد پروژه ای: چگونگی کسب دانش و مهارت های قرایندی را مشخص می کند.

به صورت بارش مغزی [۱۰] راه های گنجاندن سواد و زبان آموزی، ریاضیات، علوم، علوم اجتماعی، هنر و فناوری را در پروزه خود مشخص و تعیین کنید. به عبارت دیگر، مشخص کنید که پروژه شما چگونه به یادگیری سایر موضوعات و حیطه های یادگیری، کمک می کند

گام چهارم در رویکرد پروژه ای: پیش آموخته های کودکان در زمینه موضوع مطالعه را بررسی و معین کنید.

از طریق گفت و گو و بحث با کودکان درباره موضوع مطالعه آنها را به بیان افکار، آموخته ها، اطلاعات و خاطرات خود ترغیب کنید یا از آنها بخواهید ایده ها و افکار خود در موضوع را به صورت نقاشی و تصویر نشان دهند. از آنها سوال کنید چه مطالب جدیدی درباره موضوع را دوست دارند یاد بگیرند و فهرستی از سوالات آنها در باره موضوع تهیه کنید.

گام پنجم در رویکرد پروژه ای: خانواده ها را در جریان موضوع مطالعه قرار دهید.

خانواده را ترغیب کنید که در خانه درباره موضوع مطالعهد با کودکانشان صحبت کنند و چنانچه تخصصی در موضوع دارند از کمک کردن دریغ نکنند. خانواده ها را به عنوان اعضای فعال مطالعه بشمار آورید.

بررسی و کندوکاو در موضوع

گام ششم در رویکرد پروژه ای: از جدول برنامه هفتگی، برای سازمان دادن مواد و ابزار مطالعه و برنامه ریزی فعالیت ها استفاده کنید.

درباره چگونگی واکاوی و بررسی موضوع به وسیله کودکان در بخش های رغبت، در برنامه های عادی روزانه و در زمان فعالیت های گروهی، خوب فکر کنید. فقط فعالیت هایی را پیش بینی کنید یا آن راهبردهایی را برگزینید که در کسب ادراک عمیق تر موضوع، به کودکان کمک می کند. برای مثال، در مطالعه مرتبط با اتومبیل، چنانچه کودکان با مواد قابل بازیافت خودشان داشبوردی بسازند، موضوع را خیلی بهتر یاد می گیرند تا وقتی که نقش ماشین و داشبورد آن را به کمک رنگ و اسفنج روی کاغذ بکشند.

 گام هفتم در رویکرد پروژه ای: ابزارهای مناسب و منابع لازم را گردآوری کنید.

درباره نیازهای کودکان برای بررسی و کندوکاو مسئله و موضوع مطالعه فکرکنید. ابزارهای پژوهشی لازم برای مطالعه مثل کتاب، مواد و فناوری را تدارک ببینید و برای سفرهای کوتاه علمی و ملاقات با متخصصان موضوعی در جهت حمایت و تقویت یادگیری کودکان برنامه ریزی کنید.

گام هشتم در رویکرد پروژه ای: کار بررسی و کندوکاو را تسهیل کنید.

کودکان را به گروه های کوچک تقسیم کنید و هرکدام را برای بررسی و پاسخ یابی سوالات خاص مامور کنید. برای سوق دادن کودکان به کشفیات بیشتر در موضوع از سوالات باز پاسخ استفاده کنید. کار کودکان را هنگام بررسی و کندوکاو مسئله به دقت مشاهده کنید و استفاده از مواد و ابزار های متنوع تر و منابع بیشتر را به آنها پیشنهاد دهید. شاید در مواردی لازم شود که درباره آموزش مستقیم مطلبی پیش نیاز تصمیم بگیرید. در انتهای این گام گروه های متفاوت کودکان را گردهم آورید و از آنها بخواهید یافته هایشان را برای یکدیگر بازگو کنند و ایده هایشان را با هم رد و بدل کنند.

گام نهم در رویکرد پروژه ای: یافته های مطالعات را مستند کنید.

کودکان را ترغیب کنید تا آنچه را یاد گرفته اند به نوعی مثل، طراحی، نقاشی، رسامی، نوشتن، نقشه، جدول، نمودار، مجموعه و … مستند کنند و مدارک تهیه شده را روی دیوار اتاق یا تخته های مغناطیسی نمایش دهند. تعدادی از این مدارک را نیز می توانید جلوی در ورودی کلاس یا راهروی عمومی مدرسه، جلوی دید خانواده ها و بازدیدکنندگان مدرسه قرار دهید.

جمع بندی مطالعه

گام دهم در رویکرد پروژه ای: برنامه جالبی را برای پایان بخشی مطالعه تدارک ببینید.

قبل از آنکه کودکان علاقه و انگیزه ادامه کار را از دست بدهند، درباره چگونگی خاتمه دادن به مطالعه، به بهترین وجه ممکن، فکر کنید. بعضی از معمان جشنی برپا می کنند و از کودکان می خواهند آنچه از بررسی و مطالعه موضوع یاد گرفته اند را بادیگر ک.دکان مدرسه، خانواده هایشان و با مدعوین در جشن در میان بگذارند. در چنین حالت بهتر است قبل از برگزاری جشن یا جلسه گردهمایی به کودکان کمک کنید تا یافته ها و نتایج کار خود را مرور، بازبینی و ارزیابی کنند و درباره چگونگی ارائه مطالب برای جمع خودشان تصمیم بگیرند. نکته قابل ذکر آخر این است که از ایده ها، نکته ها و گفته های کودکان، به عنوان منبع مفید راهنما، برای برنامه مطالعاتی بعدی بهره بگیرید.

نمونه ای از رویکرد پروژه ای: پروژه کرم های خاکی

در جدول زیر نمونه ای از کار مطالعه روی کرم های خاکی به وسیله کودکان ۴-۵ ساله، قدم به قدم در ده گام با هدایت مربی ارائه می شود. تهیه و تدوین طرح هایی نظیر آنچه معرفی شد به مربی کمک می کند تا به بهتربن وجه ممکن هدف و محتوای آموزش را پوشش دهد و همچنین زمینه کسب دانش و مهارت های چندگانه درسی را فراهم کند. مزیت دیگر تهیه طرح این است که به مربی اطمینان می دهد آیا موضوع مناسبی را برای مطالعه کودکان انتخاب کرده است؟ و آیا آمادگی لازم برای تدارک دیده شده است؟

سواد آموزی
  • مراجعه به کتاب های اطلاعاتی درباره زندگی کرم های خاک
  • یانتخاب کتاب های داستانی مرتبط برای خواندن و گفت و گویاددهی لغات و واژه های مرتبط (مثال؛ با ریک، جنبیدن، وول خوردن، انحنا، نقب، راهرو).
  • خواندن شعر و سرود مرتبط
ریاضی
  • مقایسه اندازه و طول کرم ها.
  • حدس تعداد کرم ها و شمارش آنها.
  • صحبت درباره نقش و نگار کرم ها.
علوم
  • بررسی نوع غذا و خوراک کرم ها.مشاهده چگونگی حرکت کرم ها به کمک ذره بین.
  • مقایسه کرم ها با یکدیگر.
  • مشاهده بیرون آمدن کرم ها از تخم.
  • ساخت لاوکی برای نگهداری کرم ها.
مطالعات اجتماعی
  • کسب اطلاع از چگونگی کمک کرم ها به انسانایجاد توده ای خاک، قرار دادن کرم ها در آن و اضافه کردن ته مانده بعضی مواد غذایی به آن
  • کسب نگرش مثبت نسبت به مراقبت ازکرم ها به عنوان موجوداتی زنده.
  • بازدید از یک مزرعه دارای انواع کرم.
هنرهای گوناگون
  • استفاده از خاک رس و سفال برای درست کردن شکل کرم های خاکی.
  • ریختن میزان مناسبی آب رنگی یا گل روی کاغذ و قرار دادن کرم روی آن و مشاهده نوع حرکت و جنبش کرم.
  • گوش کردن به شعر یا موسیقی مناسب مرتبط با کرم ها.
فناوری (تکنولوژی)
  • کاربرد ابزار برای بررسی کرم ها (مثل ذره بین، کامپیوتر، میکروسکوپ و…).
  • مشاهده یک فیلم ویدیویی از چگونگی از تخمدرآمدن کرم ها.
  • ارسال سوالات خود درباره کرم ها به یک متخصص موضوعی از طریق پست الکترونیکی یا فضای مجازی

 

نمونه ای از رویکرد پروژه ای درباره کرم های خاکی

گام اول رویکرد پروژه ای: انتخاب عنوان یا موضوع مناسب

کودکان، هنگام جابه جایی خاک باغچه، در یک بازی در فضای باز، از پیدا کردن چند کرم خاکی هیجان زده شده اند. مربی یک جعبه خاک مناسب تهیه می کند و از کودکان می خواند که کرم های خاکی را در ظرف کوچکی به کلاس بیاورند و در اتاقک کشف آنها را به داخل خاک جعبه منتقل کنند.

 

گام دوم رویکرد پروژه ای: ایجاد شبکه ای از ایده های مهم.

مربی، طی چند روز به کودکان اجازه می دهد حرکت کرم های در خاک را پی گیری کنند و به آنها کمک می کند ایده هایشان را در این باره بیان کنند و تصمیم بگیرند که آیا دوست دارند اطلاعات بیشتری را در این موضوع به دست آورند؟ با استفاده از ایده های کودکان، مربی می تواند موضوعات گوناگون مرتبط با زندگی کرم ها را در نظر بگیرد، موضوع مناسب را انتخاب کند و از آن طریق بخشی از هدف ها و محتوای آموزش علوم مناسب سن آنها را پوشش دهد.

گام سوم در رویکرد پروژه ای: تعیین چگونگی کسب دانش و مهارت های فرآیندی.

مربی، در این مرحله طرحی را شکل می دهد که از طریق آن بتواند موضوع را در شش حوزه مهم آموزش آنچنان تهیه و تدوین کند که یادگیری کودکان به بهترین وجه ممکن میسر شود.

گام چهارم در رویکرد پروژه ای: بحث و گفتگو با کودکان درباره موضوع.

در جلسه کلاس صبح روز بعد، مربی کودکان را به محوطه کشف و استقرار جعبه یا جعبه های محتوی خاک و کرم هدایت می کند و از آنها می خواهد کرم ها را به دقت مشاهده کنند و اگر می خواهند آنها را در دست بگیرند و جا به جا کنند ( بهتراست دستکش در اختیار کودکان باشد). اوسپس از کودکان می خواند که ایده ها و اندیشه های خود درباره کرم ها را بیان کنند. نمونه ای از بیانات کودکان ممکن است به شرح زیر باشد:

کودک ۱: (( آنها وقت حرکت پیچ می خورند.))

کودک ۲: ((آنها چشم ندارند.))

کودک ۳: ((آنها دست و پا ندارند.))

کودک ۴: ((آنها دوست دارند خاک را سوراخ کنند و داخل آن فرو بروند.))

کودک۵: ((آنها دوست دارند روی خاک بخزند مثل ما در زمین بازی.))

کودک۶: ((آنها می توانند پشت و رو راه بروند.))

کودک۱: (( وقتی آنها را در دست می گیری مایعی سیاه از خودشان خارج می کنند.))

کودک۳: (( آنها دوست دارند خودشان را پنهان کنند.))

بعد از گفت و گوی کودکان در بیان ایده هایشان و تصمیم مشترک درباره مطالعه کرم ها، مربی به آنها کمک می کند سوالاتی که دوست دارند پاسخ آنها را بیابند طرح کنند. بدین ترتیب مربی ممکن است به فهرستی از سوالات زیر دست یابد:

کرم ها چه می خورند؟

چرا بعضی ماهی ها شبیه کرم هستند؟

آیا کرم ها بو می دهند؟

با توجه به آنکه دست و پا ندارند چگونه خاک را سوراخ یا حفر می کنند؟

هر کرم چقدر می تواند در خاک فرو برود؟

اگر کرم ها چشم ندارند پس چه طوری می بینند؟

یک کرم تا چه اندازه می تواند بزرگ شود؟

هنگام کار، در ساعت مطالعه، مربی کتاب داستانی را در ارتباط با چگونگی زندگی کرم ها برای کودکان می خواند و حفظ کردن شعری درباره کرم ها را با آنها تمرین می کند.

گام پنجم در رویکرد پروژه ای: مطلع کردن خانواده ها از موضوع مطالعه.

مربی یادداشتی را برای اولیا می نویسد مبنی براینکه موضوع جدید مطالعه کودکان ((کرم ها و زندگی آنها)) است و آنها را ترغیب می کند به هر ترتیب می توانند از کمک کردن دریغ نکنند. پدر یکی از کودکان که در فروشگاه لوازم صیادی کار می کند و کرم های ماهی گیری می فروشد، داوطلب می شود در تاریخی مشخص به کلاس بیاید و درباره کرم ها به کودکان اطلاعات بدهد و مادر یکی دیگر از کودکان قبول می کند کرم هایی از باغچه خانه شان گردآوری کرده و در تاریخی مشخص آنها را به کلاس بیاورد.

گام ششم رویکرد پروژه ای: تنظیم یک برنامه هفتگی برای سازمان دادن مواد و فعالیت ها.

مربی برنامه ای هفتگی برای مطالعه موضوعی کرم ها تهیه و تدوین می کند و با استفاده از این برنامه در بخش های مورد علاقه کودکان، کار مطالعه را هدایت می کند.

گام هفتم در رویکرد پروژه ای: گردآوری مواد و منابع مناسب و مرتبط با موضوع.

مربی مواد و ابزارهای لازم مثل خاک، جعبه، تنگ آب، ذره بین، میکروسکپ، کامپیوتر و … را برای قرار دادن در دسترس کودکان مهیا می کند . او همچنین از کتابدار مدرسه می خواند کتاب های مناسب در این زمینه را تدارک دیده و در دسترس استفاده کودکان قرار دهد.

گام هشتم در رویکرد پروژه ای:  تسهیل بررسی و مطالعه

مربی براساس علاقه کودکان به بررسی و یافتن پاسخ سوالات، آنها را به گروه های کوچک تقسیم می کند و هر گروه را مامور یافتن پاسخ سوالی خاص می کند. گروه اول درباره حرکت و جنبش آنها، گروه دوم درباره تغذیه آنها، گروه سوم دربارع زاد و ولد آنها و…

گام نهم در رویکرد پروژه ای: گردآوری داده ها و مستندات

در طول یک ماه، کودکان به گردآوری اطلاعات اطلاعات درباره سوالات خود می پردازند. آنها در ارتباط با موضوع کرم ها، نقاشی و طراحی می کنند و حتی مجسمه ای از کرم ها می سازند. آنها داستان ها و یافته های خود را برای مربی بازگو می کنند و مربی نکته های لازم را یادداشت و ثبت می کند. گروه کلاس از یک مزرعه بازدید می کنند. کودکان با پدر دوستشان مصاحبه می کنند و با طرح سوالات خود به پاسخ هایی دست می یابند. به علاوه، آنها کرم هایی که مادر بزرگ دوستشان از مزرعه خود آورده است با هم مقایسه می کنند.

بدین ترتیب، به مدت چندهفته، کودکان درباره کرم ها مطالبی را یاد می گیرند. آنها به شیوه های گوناگون: ساخت ماکت کرم ها،درست کردن کتاب های دستی از وقایع مرتبط با کرم ها، از طریق بازی و نمایش، یافته هاس خود را باهم مبادله می کنند.

در طول مطالعه، مربی پیشرفت کودکان را زیر نظر می گیرد و نکته های مرتبط با هریک از کودکان را ثبت و مستند می کند. او از مشاهدات کار کودکان یادداشت هایی بر می دارد و آنها را در پرونده مرتبط با موضوع مطالعه ثبت و ضبط می کند. مربی از کار کودکان عکس و فیلم تهیه می کند و کپی آنها را همراه با نقاشی، رسامی و نوارهای صوتی در پوشه کار (کارنما) هرکودک قرار می دهد. همه این مستندات وسیله ای است برای پی گیری سرعت پیشرفت هرکودک در پیوستار رشدی مورد نظر.

گام دهم در رویکرد پروژه ای: ترتیب برنامه ای خاص برای خاتمه دادن مطالعه.

زمانی که اغلب کودکان پاسخ سوالات خود را در می یابند، زمانی است که باید به خاتمه دادن آن پرداخت. مربی تصمیم می گیرد که کلاس را به سوی یک جمع بندی هدایت کند. او از کودکان می خواهد که درباره همه کارهایی که در ارتباط با موضوع انجام داده اند فکر کنند و درباره اینکه چگونه یافته ها و آموخته های خود را با هم کلاسی ها و دوستان در میان بگذارند و اطلاعات خود را به دیگران منتقل کنند، بیندیشتد.

در انتها مربی و کودکان تصمیم می گیرند جشنی برپا کنند و نمایشکاهی از همه کارها، فعالیت ها و یافته های مورد مطالعه شان تشکیل دهند. خانواده ها، کودکان کلاس های دیگر مدرسه و اولیلس مدرسه به جشن دعوت می شوند. در پایان نیز مربی و دانش آموزان تصمیم می گیرند جعبه کرم ها  را در محوطه کشف نگهداری کنند. بدین ترتیب، کرم های خاکی به مجموعه حیوانات کلاس در کنار آکواریوم ماهی می پیوندد.

مطالعه کرم های خاکی فرصت رشد بسیار خوبی برای مربی و کودکان هردو بوده است. این مطالعه در درجه اول، مطابق علائق و ذوق و شوق کودکان شکل گرفته و برآن اساس تحت رهنمودهای مربیی آگاه و علاقمند مسیر رشد یادگیری را به خوبی و سربلندی پیموده است.

در یک محیط یادگیری غنی، مربیان رشد یادگیری را در زمینه ها و حوزه های جالب پی می گیرند و از طریق طراحی مطالعات، یادگیری را با موضوعات و محتوای آموزشی تلفیق می کنند.

وقتی به عنوان مربی با روشی معنادار با کودکان تعامل می کنید، در واقع، به نوعی، فرآیند رشد آنها را هدایت کرده و از آن حمایت می کنید. راهبردهایی که در این هدف و حمایت پیش می گیرید، وسیلع ای برای جلب و جذب کودکان به یادگیری بیشتر و گسترده تر در موضوعات گوناگون است. سنجش و ارزشیابی عامل عمده ای است که به شما اطمینان می دهد که آیا هریک از کودکان در مسیر رشد قرار دارند و با سرعت لازم پیش می روند. داده های سنجش و ارزشیابی اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می دهد که براساس آنها می توانید برای کلاس و برای هریک از کودکان برنامه ریزی آتی درست داشته باشید.

نوشته شده توسط: دکتر قاسم تبار


یکی از والدین اخیرا در رابطه با آموزش در منزل در طول همه‌گیری کرونا گفت، بچه‌های من هر ۱۵ دقیقه که کاری انجام می‌دهند بلافاصله می‌پرسند،’بعدش چی؟’ من می توانم آنها را با کار بیشتر مشغول کنم اما چیزی که نیاز دارم کمک کردن در طراحی درس است تا آموزش آنها را ادامه دهم”.

کووید-19 مدارس را تحت تاثیر قرار داده تا خود را با روش‌های پیش‌بینی‌نشده ای منطبق کنند. معلمان مدرسه تحت فشار هستند تا سرعت یادگیری دانش‌آموزان را در سطحی که قبل از شیوع کووید-19 بود، نگه دارند، این در حالی است که آنها می‌دانند که نمی‌ توانند به روش مشابهی کار تدریس یا ارزیابی را انجام دهند.
وقتی که معلمان تکالیفی برای دانش‌آموزان تعیین می‌کنند، فهمیدن اینکه آیا دانش‌‌آموزان تکلیف را در خانه انجام می‌دهند یا فقط تظاهر می‌کنند که در حال انجام تکالیف هستند، مشکل است. برخی معلمان برنامه‌های روزانه مفصل و برخی دیگر فهرستی از تکالیف را از طریق نرم افزار مدرسه که در نرم افزار ثبت تکالیف دانش آموزان تعبیه شده برای آنها ارسال می‌کنند.

والدین و سرپرستان به منظور سفارشی‌سازی آموزش فرزندان‌شان، به اهداف یادگیری و روش‌هایی برای رسیدن به این اهداف نیاز دارند. معلمان می‌توانند شرکایی باشند که خانواده‌ها برای فراهم‌کردن اطلاعات و ابزار ارزیابی پیشرفت دانش‌آموزان به آن‌ها نیاز دارند.

محدوده آموزش را تعیین کنید

یک دید کلی در مورد چیزهایی که دانش آموز امسال باید یاد بگیرد به والدین بدهید.چون آنها نمی‌داند که آیا فرزندشان در حال یادگیری همان چیزهایی است که نیاز دارد یا نه. توضیح هدف برنامه‌درسی به خانواده‌ها کمک می کند تا برای آموزش هر درس به دانش آموز در خانه آماده شوند

معلمان می دانند که برخی از محتوای درسی وقتی به صورت متوالی آموزش داده شوند، بهتر یاد گرفته می شوند چون با روش‌هایی آشنایی دارند که از طریق آن‌ها بنای درک را قبل از ارائه محتوای بعدی پی‌ریزی می‌کنند.توضیح و انتقال این فرایند به خانواده‌ها می‌تواند تلاش آن‌ها را برای تدریس در خانه هدایت کند.
برای مثال، در پایه چهارم، دانش‌آموزان یاد می‌گیرند که عمل ضرب چند رقمی را انجام دهند. برای آموزش این مبحث، منابع یادگیری سازوکار عمل ضرب را در اختیار والدین قرار دهید. سپس، روش‌هایی را که می‌توانند از این مهارت‌ها در زندگی استفاده کنند معرفی کنید. 

اگر والدین و سرپرستان توالی اهداف یادگیری را بدانند، راحت‌تر می‌توانند فرزندان‌شان را از طریق تجربه‌های ریاضی چند رقمی در فروشگاه و جاهای دیگر، در آن مسیر هدایت کنند. وقتی والدین درباره محدوده‌ای که کودک آن‌ها نیاز دارد بدانند، هدفی که پشت فعالیت‌های یادگیری است را درک می‌کنند و می‌توانند کاربردهای زندگی واقعی را در آموزش آن‌ها در خانه به کار بگیرند.

اهداف یادگیری را به والدین منتقل کنید

والدین و سرپرستان به تعریفی که شما از اهداف یادگیری دارید نیاز دارند. اگر والدین با هدف آشنایی داشته باشند، می‌توانند فرصت‌های یادگیری جایگزین برای رسیدن به آن هدف را پیدا کنند، و پس از آموزش، می‌توانند توانایی فرزندشان در انجام آن کار را ارزیابی کنند.

اهمیت تعیین اهداف یادگیریِ شفاف آموزش در خانه را برای والدین توضیح دهید. آن‌ها را تشویق کنید تا اهداف را در قالب جمله من می‌توانم …” تعیین کنند. دقت کنید که اهداف مشخص و قابل‌اندازه‌گیری باشند. به عنوان مثال، به جای من می‌توانم کسرهای هم‌ارز را درک کنم”، دانش‌آموزان می‌نویسند، من می‌توانم چهار کسر هم‌ارز برای 12، 34 و 716” پیدا کنم. در ذهن داشتن نتایج مشخص می‌تواند به خانواده‌ها کمک کند تا مطابق با اهداف یادگیری، به آموزش در خانه بپردازند. علاوه بر این، اهداف روشن و قابل‌اندازه‌گیری، ارزیابی را برای والدین و سرپرستان، آسان‌تر خواهد کرد.

والدین و سرپرستان می‌توانند اهداف نهایی را با دانش آموزان در میان بگذارند. تحقیقات نشان می‌دهد که دانستن هدف یادگیری برای دانش‌آموزان مفید است.

برای آموزش در خانه منابع را فراهم کنید

هنگامی که والدین، محدوده و اهداف یادگیری را مشخص کردند، به ابزارهایی نیاز دارند تا یادگیری را عمیق‌تر کرده و گسترش دهند. به جای ارائه فهرستی از تکالیف یا فعالیت‌های آنلاین، با ارزیابی نیازهای والدین شروع کنید. موفق‌ترین معلمان به این نتیجه رسیدند که تماس، گفتگوی تصویری یا ارسال پیام به والدین در مورد چیزهایی که نیاز دارند، ضروری است.
در مورد پیشرفت دانش‌آموزان و هر چالشی که با آن مواجه هستند، بحث کنید. وقتی نیازها شناسایی شوند، برای معلمان آسان‌تر است که منابع مناسب آموزش در خانه را برای والدین فراهم کنند.

ارائه منابع، به توضیح روش آموزش هر ابزار نیاز ندارد. برخی والدین یا سرپرستان ممکن است از یادگیری مبتنی بر پروژه یا تیم‌های مشارکتی آگاهی نداشته باشند، اما می‌توانند از به‌کارگیری منابع براساس آن اصول بهره‌ ببرند. برخی از معلمان دریافتند که به اشتراک‌گذاری فعالیت‌های یادگیری سرگرم‌کننده براساس این ایده‌ها، حتی وقتی که فرآیند انجام این فعالیت‌ها را به طور کامل توضیح نداده‌‌‌اند، موفقیت‌آمیز بوده‌است.

آن‌ها را به انعطاف‌پذیری تشویق کنید

والدین می‌خواهند که تکالیف را طوری تغییر دهند تا متناسب با نیازهای خانواده و دانش‌آموزان باشد. یکی از والدین با چند فرزند تقریبا هم سن و سال در مدرسه، می گوید، ببخشید که تمام تکالیفی تعیین کرده‌اید را انجام نمی‌دهیم. ما تصمیم گرفتیم به جای یادگیری انفرادی، با هم یاد بگیریم”.

همه اعضای خانواده نمی‌توانند برای یادگیری، کار مشابهی انجام دهند. یک معلم پایه چهارم در مدرسه هوشمند برای آموزش در خانه از یکی از خانوادها خواست که به طبیعت‌گردی بروند. از دانش‌آموز خواسته شد تا گیاهان و حیواناتی که در طبیعت مشاهده کرده را در یک دفتر ثبت کند و یک پاراگراف در مورد آن بنویسد. بچه‌های دیگر در خانواده می‌توانستند از آنچه که پیدا کرده بودند عکس بگیرند یا آن را نقاشی کنند. پس از بازگشت، آن‌ها ویژگی‌های منحصربه‌فرد چیزهایی که پیدا کرده بودند را به اشتراک گذاشتند.

انعطاف‌پذیری در انجام تکالیف به خانواده‌ها اجازه می‌دهد تا با هم یاد بگیرند

آموزش از راه دور در خانه به این معناست که برخی والدین ممکن است دچار مشکل شوند و معلمان باید آماده باشند تا برنامه‌های جایگزین برای رسیدن به موفقیت را به آن‌ها ارائه دهند. زمانی که والدین در جلب توجه دانش‌آموزان با مشکلاتی مواجه می‌شوند، معلم می‌تواند به دانش‌آموزان درس‌های ویدئویی ارائه دهد. مداخله معلم، حتی به طور موقت، می‌تواند به بازگشت دانش‌آموزان به مسیر درست کمک کند.

معلمان و مدارس همه امکاناتی که برای آموزش در خانه لازم است را فراهم می‌کنند. برای کمک به موفقیت خانواده‌ها، معلمان می‌توانند ارتباط کامل و شفاف برقرار کنند، دید کلی از آنچه که دانش‌آموز باید یاد بگیرد را فراهم کنند، و هر حمایتی که برای موفقیت والدین و سرپرستان در این راه لازم است را ارائه دهند.

نکاتی برای تهیه یک برنامه زمان‌بندی مدرسه در خانه

مدارس خانگی، روزها را به روشی سازمان‌دهی می‌کنند که بهترین کارایی را برای آنها داشته باشد. بسیاری، مانند یک مدرسه سنتی، مدرسه را صبح زود آغاز می‌کنند اما برخی دیگر تصمیم می‌گیرند به گونه‌ای عمل کنند که تمایز کمتری میان مدرسه و خانه باشد. اگر یک بچه با انجام یک آزمایش علمی، قبل از خوابیدن هیجان‌زده می‌شود، برخی از والدین اشتیاق فرزند را دنبال کرده تا آنها را به مسیر درست هدایت کند؛ این نیز بخشی از یک روز در مدرسه خواهد بود.

 

فلسفه آموزشی که یک خانواده برای ایجاد مدرسه در خانه انتخاب می‌کند، به میزان قابل توجهی بر ساختار روزانه آنها اثر می‌گذارد. اغلب ما فقط با یک روش آموزش آشنا هستیم – سیستم سنتی کتب درسی، میزهایی که به صورت ردیفی قرار داده شده‌اند و آزمون‌های استاندارد شده – اما آرایه وسیعی از فلسفه‌های آموزشی وجود دارد. این روش‌ها شامل والدورف، مونتسوری، شارلوت میسون، کلاسیک، آموزش رهبری، یادگیری مبتنی بر علاقه ، مطالعه واحد و مواردی از این قبیل می‌شود. والدینی که سیستم مدرسه در خانه را به کار می‌گیرند، این آزادی را دارند که ایده‌هایی را با یکدیگر ترکیب نمایند تا نیازهای فرزندانشان به بهترین شکل مورد توجه قرار گیرد.

شما همچنین ممکن است از خود بپرسید که والدین از تقویم آموزشی مدرسه عمومی پیروی می‌کنند یا خیر. در واقع، والدین در خصوص ساختار سال تحصیلی خود اختیار کامل دارند. بسیاری تقویم آموزشی مدرسه سنتی را دنبال می‌کنند، و برخی دیگر در مواقعی که نیاز به استراحت داشته باشند، هفته‌های مشخصی را تعطیل می‌کنند.

تنظیم برنامه درسی برای مدرسه در خانه

 

افزایش سریع تعداد والدینی که از شیوه مدرسه در خانه” استفاده می‌کنند، منجر به طیف گسترده‌ای از برنامه‌های درسی و منابع در دسترس شده است. کاتالوگ ها با مجموعه‌ای از گزینه‌های مبتنی بر فلسفه‌های مختلف آموزشی، رویکردهای یادگیری، میزان زمانی که یک معلم در شیوه مدرسه در منزل باید به آموزش روزانه اختصاص دهد، و مواردی از این قبیل پر شده است.

موضوعاتی که عموماً آموزش داده می‌شود، شامل رشته‌های استانداردی است که در یک برنامه آموزشی سنتی دنبال می‌شوند و همچنین مواردی که روی علایق کودک سرمایه‌گذاری می‌کنند. Ken Robinson در پرفروش‌ترین کتاب خود تحت عنوان The Element، اینگونه می‌نویسد: کلید تحولات [آموزشی] استاندارد کردن آموزش نیست، بلکه شخصی‌سازی کردن آن است، تا منجر به دستیابی کشف استعدادهای شخصی هر کودک شود، دانش‌آموزان را در محیطی قرار دهد که می‌خواهند یاد بگیرند و جایی‌که به صورت طبیعی بتوانند شور و اشتیاق واقعی خود را پیدا کنند”. جو مدرسه در خانه” یک تنظیمات طبیعی فراهم می‌کند که والدین در آن می‌توانند یک روش فردی آموزش را ارائه دهند که با علایق، توانایی‌ها و روش یادگیری خاص فرزندانش، سازگار است.

خانواده‌هایی که از شیوه مدرسه در منزل” استفاده می‌کنند، اغلب موضوعات خاصی را با یکدیگر ترکیب می‌کنند که وماً مربوط به یک پایه درسی یا سن خاصی نیست، مانند تاریخ، ادبیات، و هنر. به عنوان مثال، فرزندانی با سن‌های مختلف ممکن است در کنار یکدیگر یک دوره تاریخی را مطالعه کنند و سپس تکالیفی به آنها داده شود که منعکس‌کننده سن و توانایی مشخصی باشد. برای مطالعاتی در سایر موضوعات، مانند ریاضی و خواندن، یک والد هر یک از فرزندان را به صورت مجزا راهنمایی می‌کند تا نیازمندی‌های خاص هر کودک دانش‌آموز لحاظ شود. در عین حال، با توجه به سن هر فرزند، سایر دانش‌آموزان، ممکن است روی تکالیف منفرد خود کار کنند یا در اتاقی دیگر بازی کنند.

 

جنبه‌های مثبت مدرسه خانگی

امنیت

یکی از دلایل اصلی که شما احتمالا در حال حاضر مدرسه خانگی را مد نظر قرار میدهید، نگرانی در خصوص کووید 19 است (شما تنها نیستید!). مدارس در سراسر کشور هنوز در حال بررسی این هستند که پاییز به چه صورت خواهد بود و چه اقدامات احتیاطی امنیتی مناسبی باید اتخاذ شود. ایده نگه داشتن فرزندان در خانه، برای برخی از خانواده‌ها، ایده گزینه بهتری محسوب می‌شود.

در این حالت، شما لازم نیست نگران باشید که فرزندتان کل روز در مدرسه ماسک بزند یا بتواند با سایر بچه‌ها از یک فاصله مشخص تعامل داشته باشد (یا اینکه چگونه رعایت همه این موارد با یادگیری آنها تداخل پیدا خواهد کرد)

آزادی

آیا می‌خواهید در حین پختن کیک ریاضی درس دهید؟ طبیعت را با یک گردش و پیاده‌روی روزانه مطالعه کنید؟ کلاس هنر را در فضای آزاد تشکیل دهید، نوشتن نامه را در حین اصلاح کردن تمرین کنید، یا تاریخ را بعد از شام آموزش دهید؟ هنگامی‌که شما از شیوه مدرسه در خانه” استفاده می‌کنید، شما می‌بایست قوانینی را تنظیم کنید و یادگیری در هر زمان، مکان و تقریباً در هر قالبی قابل انجام است.

Heston می‌گوید: لازم نیست که روند مدرسه را در خانه تکرار کنید”. گاهی یادگیری‌های بسیار فوق‌العاده زمانی رخ می‌دهد که شما پشت میز و روی صندلی نیستید.” Heston همچنین افزود والدینی که از آموزش خانگی استفاده می‌کنند، بیش از آنکه آموزش‌دهنده باشند، تسهیل‌کننده هستند و فرزندان خود را به سوی منابع هدایت می‌کنند تا قبل از آنکه عقب گرد صورت گیرد، یادگیری ارگانیک رخ دهد.

علاوه براینکه شما می‌توانید به روشی مطالب را بیان کنید که فرزندانتان یاد بگیرند، همچنین می‌توانید در مورد مواردی که یاد نمی‌گیرند، حرفی برای گفتن داشته باشید. Abri، یک مربی پیشین، می‌دانست که می‌خواهد با شیوه Homeschooling”، به فرزندانش آموزش دهد، تا آنها با نژادپرستی سیستماتیکی که در بسیاری از برنامه‌های آموزشی سنتی و روش‌های تدریس وجود دارد، مواجه نشوند. شیوه مدرسه در خانه” شما را در موقعیت راننده در فرآیند آموزش فرزندتان قرار می‌دهد و شما می‌توانید به هرجایی آن را هدایت کنید.

انعطاف‌پذیری

اگر شما تنها به دلیل کووید 19 از مدرسه در خانه” استفاده می‌کنید، احتمالاً از خود می‌پرسید هنگامی‌که همه‌گیری این ویروس به پایان برسد و زندگی به شرایط طبیعی خود باز گردد، چه اتفاقی رخ خواهد داد. آیا تنظیم مجدد فرزندان به پذیرش مدرسه سنتی، غیرممکن خواهد بود؟

Heston می‌گوید: خیر. و این گذار ممکن است آسان‌تر از آن چیزی باشد که فکر می‌کنید. مدارس دولتی باید فرزند شما را طبق قانون ثبت‌نام کنند (در هر زمان در طول سال) و مدارس غیردولتی احتمالاً وجوه شهریه را بر نخواهند گرداند. به خصوص فرزندان دوره ابتدایی و راهنمایی، می‌توانند باز گردند و تنها نیاز به یک آزمون تعیین سطح است تا در برخی موارد سطح آنها تعیین شود. زمان مورد نیاز برای انتقال فرزندان متوسطه، ممکن است با سرعت کمتری همراه باشد.

Heston اینطور توضیح می‌دهد: گاهی اوقات، اامات خاصی برای فارغ ‌التحصیلی به لحاظ موضوعات درسی وجود دارد و یک مدرسه مجبور به پذیرش اعتبارات آموزش در منزل نیست، حتی اگر فرزند شما یک کلاس معتبر خارج از خانه را گذرانده باشد”. بنابراین ممکن است آنها بخواهند که فرزند شما به عنوان مثال درس جبر را مجدداً بگذراند”.

 

جنبه های منفی مدرسه در خانه

برنامه‌ریزی

بله، شما می‌توانید کار مدرسه در خانه را در حین یک کار تمام وقت یا نیمه وقت انجام دهید، اما شما ممکن است حسی شبیه یک دلقک زامبی در یک سیرک سه حلقه را داشته باشید.

Abri می‌گوید: اگر یک برنامه انعطاف‌پذیر یا محیط کاری حمایت‌گر ندارید، آموزش در خانه می‌تواند امری دشوار باشد”. توجه داشته باشید که حتی در حال و هوای همه‌گیری فعلی، برخی کارفرمایان برای والدینی که در خانه یا بیرون آن کار می‌کنند مساعده ای ارائه نمی‌دهند.

علی رغم اینکه آموزش خانگی با روش‌ها و قالب‌های بسیار متعددی ارائه می‌شود، شما باید قادر به انجام آن باشید ( اگر فرزندان شما در مدرسه ثبت نام نشده‌اند، آنها تمام روز در خانه خواهند بود). شما باید اطمینان حاصل کنید که این موضوع با برنامه زمان‌بندی شما امکان‌پذیر باشد.

مشاجره‌های شخصی

شما برای آموزش فرزندان در پایه دوم، نیازی به مدرک ارشد ندارید، اما باید بتوانید در راستای یک هدف مشترک با آنها کار کنید. اگر فرزندتان نمی‌تواند شما را به عنوان معلم خود بپذیرد – یا شما نمی‌توانید از حالت والد بودن” در حین آموزش ریاضی خارج شوید – آموزش خانگی ممکن است یک سال تمرین ناامیدی و نیتی برای هر دو شما باشد.

علاوه بر این، برخی والدین و فرزندان، شخصیتی دارند که چندان برای مدرسه در خانه مناسب نیست. کودکی که فعالیت، مکالمه و توجه زیادی داشته، ممکن است محیط اجتماعی آرام‌تر خانه، برایش به معنای تنهایی باشد. به طور مشابه، والدی که تلاش می‌کند به صورت سازمان‌دهی شده زندگی کند یا کارهای معمول خانه را مدیریت کند، ممکن است با اضافه شدن مسئولیت‌های آموزش در خانه به زندگی روزمره، دلسرد و ناامید شود.

سطر آخر – نتیجه نهایی

با وجود شیوع کووید 19 در مناطقی از کشور و مدارسی که مطمئن نیستید فصل پاییز به چه صورت خواهد بود، مدرسه در خانه” موقتی ممکن است گزینه مناسبی برای خانواده شما باشد. اما قبل از انتخاب آن، حتماً تحقیقاتی انجام دهید تا قوانین موجود در کشورخود را یاد بگیرید، چه چیزهایی را باید در مدرسه در منزل به فرزندانتان بیاموزید و جوانب مثبت و منفی آن را در نظر بگیرید

منبع :
What Is Homeschooling? A Guide for Parents and Students

 


یادگیری مبتنی بر بازی چیست؟

طرح‌ها و مفاهیم جدید رویکرد آموزشی

امروزه بحث‌های فراوانی پیرامون نیازهای آموزشی نسل جدید و روش‌ها و ابزارهایی که مدارس باید برای برآورده کردن این نیازها فراهم کنند، در جریان است.هر سال، معلمان با اصطلاحات، طرح‌ ها و مفاهیم جدیدی مواجه می ‌شوند که گویی راه حل قطعی همه مشکلات آموزشی هستند.

هیچ راه حل منحصر به فردی وجود ندارد که فرآیند آموزش-یادگیری را به طور کامل ارتقا دهد. بنابراین بهتر است به دنبال تغییر روش های تدریس،  یافتن راه حل‌های متنوع و امتحان کردن آنها و نیز تحلیل نتایج به دست آمده باشیم.

استفاده از بازی‌ها در فرآیند آموزش

یکی از روش‌هایی که می‌توانیم به راحتی در کلاس‌های درس به کار بریم، یادگیری مبتنی بر بازی (GBL) است. نتایج استفاده از این استراتژی ثابت کرده است که استفاده از بازی‌ها، اثر بخشی بسیار بالایی دارد، زیرا به ایجاد و افزایش انگیزه در دانش آموزان کمک می‌کند (مسلماً و بی تردید، حفظ انگیزه دانش آموزان، یکی از مهمترین مسائلی است که معلمین در کلاس‌های درس با آن مواجه هستند).

حال یادگیری مبتنی بر بازی به چه معنا است؟ بر اساس اعلام انجمن EdTechReview ، هدف از طراحی روش یادگیری مبتنی بر بازی، ایجاد تعادل میان موضوع درس و بازی با توانایی بازیکن در به خاطر آوردن مطلب درسی و به کار بردن آن در زندگی واقعی است.»

این شرکت Acer for Education در زمینه تولید نرم افزارهای آموزشی فعالیت می‌کند و در حال حاضر سخت به دنبال ایجاد و ادغام روش‌های خلاقانه با فناوری است تا از آن در زمینه‌ های آموزشی استفاده کند. بر اساس ادعای این شرکت، یادگیری مبتنی بر بازی به عنوان روشی مؤثر به دانش آموزان کمک می کند که در جهت رسیدن به یک هدف گام بردارند. دانش آموزان می توانند از طریق آزمایش، تمرین رفتارها و فرآیندهای فکری، درس‌های خود را یاد بگیرند. این کار به آسانی با استفاده از یک محیط شبیه سازی شده به زندگی واقعی منتقل می‌شود.»

می‌توان گفت که GBL، اساساً یک بازی بوده و بازی‌ها، یکی از راحت‌ترین روش هایی است با آن می توان مردم را درگیر یادگیری کرد؛ نوزادان و کودکان به کمک بازی می‌توانند دنیای اطراف خود را کشف کنند و یاد بگیرند.

 

بنابراین، چرا وقتی به سن خاصی می ‌رسیم، دست از بازی کردن بر می‌داریم؟ چرا موارد استفاده از بازی‌ها در مدارس متوسطه و مراکز آموزش عالی، اینقدر ناچیز است؟ و چرا بیشتر ما انسان‌ها، بعد از این که بزرگ شدیم و شغلی پیدا کردیم، دیگر بازی نمی‌کنیم؟ اگر درباره خودتان یا بزرگسالان دیگر فکر کنید، احتمالاً می دانید که افراد از انجام بازی‌های مختلف لذت می‌برند.

در اصل، یادگیری مبتنی بر بازی یک استراتژی است که از ایده بازی کردن برای رسیدن به اهداف خاص آموزشی اعم از کسب دانش، مهارت‌ها یا  نگرش‌های خاص استفاده می‌کند.

مثلاً در کلاس درس تاریخ، دانش آموزان می‌توانند فضای قرون وسطی را بازسازی کنند، گفت و گویی برای شخصیت‌ها طراحی کنند و با پیروی از قوانین بازی، رفتارهای مردم آن زمان را به نمایش در بیاورند.

 

تفاوت یادگیری مبتنی بر بازی GBL با گیمیفیکیشن در چیست؟

غالباً یادگیری مبتنی بر بازی  Game-Based Learning با گیمیفیکیشن  Gamificationیا بازی وارسازی، اشتباه گرفته می‌شود. انجمن EdTechReview، گیمیفیکیشن را به این صورت تعریف می‌کند: به کارگیری عناصر بازی و فناوری طراحی بازی دیجیتال برای موضوعات غیر مرتبط با بازی، مانند کسب و کار (رشد در فناوری آموزشی) و چالش‌های تأثیر اجتماعی.»

اصطلاح عناصر بازی» به امتیازات، موفقیت‌ها، نشان‌ها و تابلوی امتیازات اطلاق می‌شود. اساساً، می‌توان در فعالیت‌های معمول کلاسی، این عناصر را به صورت ابزارهای انگیزه ساز خارجی استفاده کرد.

گاهی اوقات، مرز بین یادگیری مبتنی بر بازی و بازی وارسازی بسیار باریک است؛ به این خاطر که معمولاً عناصر بازی وارسازی در روش یادگیری مبتنی بر بازی هم حضور دارند، اما عکس این موضوع صادق نیست.

در یادگیری مبتنی بر بازی GBL، معمولاً با یک محیط شبه بازی مواجه هستیم که دانش آموز، محتوای آموزشی را از طریق فعالیت‌هایی مانند تئاتر و ایفای نقش می‌آموزد.

در یادگیری مبتنی بر بازی، فرآیند یادگیری، با انجام بازی صورت می‌گیرد. در عوض، در گیمیفیکیشن، برخی از عناصر بازی در فعالیت‌های معمول آموزشی گنجانده می‌شوند.

اگرچه آزمون‌ها، نمونه‌ای از بازی وارسازی هستند، اما ابزارهایی مانند اپلیکیشن های وب (از جمله Kahoot یا Quizz) که برای ایجاد این آزمون‌ها به کار می‌روند، جزو روش یادگیری مبتنی بر بازی نیستند.
این آزمون‌ها، صرفاً مجموعه ای از پرسش‌ها، یک داستان یا محیطی هستند که شخصیت یا نقشی در آنها به کار برده نشده است.

 

انواع یادگیری مبتنی بر بازی

برای درک بهتر یادگیری مبتنی بر بازی، بایستی علاوه بر بررسی اشکال مختلف آن، موارد زیر را نیز در نظر گرفت: مکان انجام بازی و فضایی که در آن دانش آموزان بازی می‌کنند. در این جا، به سه نوع مختلف GBL اشاره می‌کنیم:

1-بازی‌های تخته‌ای Board games

مونوپلی، نوعی بازی آموزشی بوده و همه عناصر لازم یعنی قصه، شخصیت، امتیاز، رقابت و جنبه‌های مختلف دیگر را دارد. نمونه‌های زیادی از بازی‌های شبه مونوپلی وجود دارد که می‌توان با تغییر قوانین، برای درس‌های مختلف به کار برد. مثلاً مونوپلی تاریخ یا مونوپلی ریاضی.

توجه داشته باشید که در دو نوع بازی بعدی، اما بیشتر در بازی‌های تخته‌ ای، آماده کردن بازی (مثلاً تخته و قوانین) واقعاً اهمیت دارد. دانش آموزان باید در مرحله ساخت بازی» حضور داشته باشند، زیرا از بعد آموزشی و انگیزشی، برای آنها بسیار مفید است. به خاطر داشته باشید که ساخت بازی آموزشی، یک فعالیت عالی در زمینه یادگیری مبتنی بر پروژه (PBL) است.

2- بازی‌های  Real life

 

 محیط این نوع بازی‌ها، دنیای واقعی است و شاید بتوان آنها را انگیزه بخش ترین و در عین حال پر استرس ترین نوع بازی تلقی کرد. در این نوع بازی، حرکت و فعالیت دانش آموزان ضروری است. آنها باید برای بازی کردن از بدن و ذهن خود استفاده کنند. بازی‌های دنیای واقعی، بیش از بقیه بازی‌ها، دانش آموزان را در خود غرق می‌کنند و در تمام جنبه‌های یادگیری به آنها انگیزه می‌بخشند.

از آنجا که در بازی‌های  Real life ، امکان تغییر مکان و رفتن یک نقطه خاص وجود دارد، آن را بیشتر به تئاتر شبیه می ‌دانند. در این نوع بازی، می‌توان ایفای نقش، شبیه سازی یا نمایش را مشاهده کرد. در این بازی، دانش آموزان خود را شخصیت داستان تلقی کرده و بر اساس هدف، فضا و نقشی که به عهده دارند، تصمیم می‌گیرند.

3- بازی‌های دیجیتال Digital games

این بازی‌ها در فضای آنلاین انجام می‌شود و می‌توان آنها را با بازی‌های تخته‌ای مقایسه کرد. در واقع، بیشتر برنامه‌های دیجیتال که برای یادگیری مبتنی بر بازی طراحی شده‌اند، از تخته‌های آنلاین استفاده می‌کنند. در این صورت، معلم می‌تواند بر اساس موضوع درسی که قرار است به صورت بازی آموزش داده شود، آن را ویرایش کرده یا محتوای آموزشی به آن بیفزاید. همچنین در این نوع بازی، دانش آموزان را می‌توان در ساخت بازی مشارکت داد، به ویژه اگر معلم نتواند بدون کمک دانش آموزان خود، ابزارهای آنلاین را مدیریت کند. در این بازی‌ها، دانش آموزان دارای یک شخصیت هستند (البته ااماً اکانت یا حساب نیست) که در صورت مواجه شدن با چالش‌هایی که در مسیر بازی مشاهده می‌کنند، شروع به حرکت می‌کنند. در بازی‌های دیجیتال، مهارت‌های مربوط به استفاده از بدن و فضای واقعی به کار گرفته نمی‌شود، با این حال، دانش آموزان به روشی متفاوت و مجازی، همکاری کردن را یاد می‌گیرند.

چرا به بازی‌های بیشتری نیاز داریم؟

امروزه در بسیاری از جوامع، افراد تصور می‌کنند که باید نسل‌های جوان‌تر را برای سازگاری با محیط‌های متفاوت و به سرعت در حال تغییر کنونی آماده کنند. قبلاً، دانش مهارت‌های سخت، مانند کسب انواع درجات یا گواهی نامه‌ها، ضامن دست یابی به شغل بود. امروزه، اگرچه مهارت‌های سخت همچنان مهم هستند، اما داشتن آنها به تنهایی کافی نیست. به همین دلیل، مهارت‌های نرم مانند توانایی برقراری ارتباط، مشارکت در کارهای گروهی و توجه به مدیریت زمان نیز ضروری هستند. در مدارسی که به اینگونه مهارت‌ها اهمیت داده نمی‌شود، دانش آموزان راه شاد بودن و کسب موفقیت در زندگی را یاد نخواهند گرفت.

در این متن نمی‌توان به طور عمیق به مفاهیمی مانند مهارت‌های نرم و هوش هیجانی پرداخت، اما می‌توان گفت که در جامعه امروزی، برخورداری از مهارت‌های بین فردی مانند همدلی، گوش دادن، تصمیم گیری، تفکر انتقادی و دیگر مهارت‌ها بیش از گذشته مورد نیاز بوده و بایستی در برنامه درسی مدارس، توجه ویژه‌ای به آنها شود.

شاید برایتان سؤال باشد که چطور می‌توانیم این مهارت‌های نرم را بیاموزیم و تمرین کنیم؟ در جواب این سؤال باید گفت که استفاده از روش یادگیری مبتنی بر بازی، یکی از راه‌های رسیدن به این هدف است. گیم لِرن (Game learn) سازمان معروفی است که امکان ایجاد ارتباط میان بازی و یادگیری را در هر سطحی فراهم می‌کند. بر اساس اعلام این سازمان: یادگیری مبتنی بر بازی، بهترین راه برای یادگیری مهارت‌های نرم است.»

مزایای یادگیری مبتنی بر بازی چیست؟

1- ایجاد انگیزه

می‌توان گفت اگر دانش آموزان همواره از انگیزه برخوردار باشند، معلمان هم دیگر مشکلی نخواهند داشت. انگیزه، کلید تدریس درست و به جریان افتادن روند یادگیری در کلاس درس است. به همین دلیل، یادگیری مبتنی بر بازی، بسیار مؤثر است، زیرا بازی‌ها به طور طبیعی، در افراد انگیزه ایجاد کرده و آنها را درگیر می‌کند. به علاوه، بازی‌ها، شرایطی را فراهم می‌کنند که می‌توان آن را فاصله گرفتن از آموزش سنتی» توصیف کرد. همچنین بازی‌ها امکان رقابت در میان دانش آموزان را به وجود می‌آورند که همین مساله، سطح انگیزه را در کلاس درس افزایش می‌دهد. معلمان می‌توانند درباره نوع رقابت تصمیم بگیرند و با ایجاد تیم‌های پشتیبان، سطح استرس را در میان دانش آموزان کاهش دهند.

نکته مهم دیگر این که باید بازی‌ها را بر اساس سن دانش آموزان بسازیم و در آموزش‌ها بگنجانیم. مثلاً، اگر بازی در نظر گرفته شده برای نوجوانان بسیار بچه گانه باشد، در بیشتر مواقع انگیزه خود را از دست خواهند داد. به منظور جلوگیری از بروز این وضعیت، معلم بایستی بازی‌ها را متناسب با مخاطب آن آماده کند و محتوایی را در این بازی بگنجاند که برای دانش آموز مهم باشد. معلم‌ها نباید هیچ گاه از به کار بردن بازی برای آموزش بترسند، در عوض باید به خاطر داشته باشند که همه می‌توانند در هر سنی بازی کنند.

 

2- امکان مشارکت دانش آموزان

بازی کردن می‌تواند دانش آموزان را به چالش بکشد و آنها را وادار کند که از منطقه امن خود خارج شوند. به این دلیل، گاهی اوقات، برخی از دانش آموزان تمایلی به ایفای برخی از نقش‌ها ندارند. در این صورت، معلم نباید کسانی که نمی‌خواهند بازی کنند را به این کار وادار کند. خوشبختانه، یادگیری مبتنی بر بازی، چه به صورت پیچیده یا ساده، از بخش‌ها و شخصیت‌های مختلفی ساخته شده است؛ به عبارت دیگر هیچ محدودیتی برای خلق این نوع بازیکنان و نوع مشارکت مورد نیاز وجود ندارد. معلمان می‌توانند نقش‌های مختلفی را به دانش آموزان بدهند؛ مثلاً دانش آموزی با ایفای نقش بازرس، احترام به قوانین بازی توسط همه افراد را بررسی کند. یا دانش آموزی دیگر از فعالیت‌های صورت گرفته در کلاس فیلم بگیرد. دانش آموز دیگری در نقش گزارشگر ظاهر شده و نتایج را جمع آوری و یا نحوه تکامل بازی را شرح دهد یا یکی دیگر از آنها در نقش سازنده عمل کند و بازی را بسازد. مزیت این کار این است که نقش‌ها و وظایف قابل تفکیک از یکدیگر بوده و می‌توان تمامی دانش آموزان را در آنها شرکت داد.

3- دانش آموز محور بودن

بازی‌ها، به طور طبیعی دانش آموز محور هستند و آنها باید در آماده کردن بازی مشارکت داده شوند. در صورتی که امکان شرکت دانش آموزان فراهم شده و به این کار علاقه مند شوند، آن‌ها نیز بیشتر از این که به انجام فعالیت‌های متعارف تمایل داشته باشند، میل به انجام وظایف محوله خواهند داشت. معمولاً، وقتی معلمان اهداف و قوانینی را تعیین می‌کنند، بیشتر دانش آموزان، بدون نیاز به توضیح اضافه، کار را انجام می‌دهند و معلم‌ها نیز بر کارشان نظارت کرده و به آنها کمک می‌کنند.

4- امکان تفکر انتقادی و تصمیم گیری

این‌ دو مهارت‌هایی هستند که دانش آموزان می‌توانند تمرین کرده و یاد بگیرند، به ویژه وقتی نقشی را ایفا می‌کنند. زمانی که در برخی محیط‌ها، ایفای نقش شخصیتی خاص به دانش آموزان محول می‌شود، آن‌ها نیز باید در لحظه تصمیم بگیرند که برای رسیدن به هدف مورد نظر چه کاری انجام دهند.

 

5- امکان کار گروهی

پی بردن به این که چرا بازی برای انجام کارهای تیمی و گروهی بسیار مناسب است، کار سختی نیست. اتحاد یعنی قدرت و وقتی افراد با هم بازی می‌کنند، همه آنها برنده یا بازنده محسوب می‌شوند.

6- پرورش خلاقیت

روش آموزش مبتنی بر بازی و بازی‌ها، ابزارهایی مؤثر هستند که به کمک آن‌ها می‌توان به افزایش خلاقیت دانش آموزان کمک کرد، به ویژه اگر این دانش آموزان در ساخت بازی شرکت داده شوند. تصور و خیال هیچ حد و مرزی ندارد. معلمان می‌توانند فرصت رشد خلاقیت را درون بازی بگنجاند و دانش آموزان با راه حل‌ها و ایده‌هایی که برای یک مساله می‌دهند، خلاقیت را در خود پرورش دهند.

 

چند توصیه کاربردی در رابطه با GBL

به خاطر داشته باشید که اجرای بازی در کلاس درس، راهی مفید برای یادگیری است. بازی‌ها، ابزارهایی هستند که به کمک آن‌ها می‌توان فرآیند یادگیری را با سرگرمی توام کرد و بخشی از زمان مفید حضور در مدرسه را به آن اختصاص داد. بازی‌ها نباید صرفاً به عنوان جایزه یا برای گذران وقت انجام شوند.

معلمانی که بازی‌ها را در فرآیند آموزشی می‌گنجانند، این نکته را می‌دانند و به اهمیت آن پی برده‌اند، اما ممکن است دانش آموزان از این موضوع اطلاع نداشته باشند. به همین خاطر شرح این موضوع برای دانش آموزان، اهمیت زیادی دارد. برای این کار، باید به آنها یادآوری کرد که دارند بازی می‌کنند، اما ضمناً در حال کار کردن ( و یادگیری) هم هستند.

در این جا دو توصیه آورده‌ایم که به کمک آن می‌توانید روش یادگیری مبتنی بر بازی را به طور مؤثر انجام دهید و در عین حال تمرکز دانش آموزان را به یادگیری معطوف کنید، نه فقط جنبه سرگرم کنندگی بازی.

1-محصول نهایی

دانش آموزان باید در ازای تلاش خود، نتایج ملموس و عینی کسب کنند. اگر آنها دست به ساخت یک بازی بزنند و آن را انجام دهند، بایستی بخشی از آن به ارزیابی یا بازخورد اختصاص یابد. این بازخورد می‌تواند از کلاس دیگر، والدین یا انجمن دریافت شود و بر مبنای ایجاد یک تابلوی امتیاز، تهیه ویدئویی از بازی یا راه اندازی بازی بر روی یک صفحه وب و غیره باشد.

این مفهوم برای هر فعالیتی که داخل کلاس انجام می‌شود، معتبر است، اما اعتبار آن بیشتر برای یادگیری مبتنی بر بازی است.

2- ارزیابی

فراموش نکنید که در طول بازی، یا در انتهای آن، به ترتیب به ارزیابی تکوینی یا پایانی دانش آموزان بپردازید. این ارزیابی می‌تواند توسط معلم، یکی از دانش آموزان دیگر یا توسط خود دانش آموز و به صورت خود ارزیابی انجام گیرد.

هر اقدامی که قبل، در طول یا بعد از بازی انجام می‌شود را می‌توان به بحث گذاشت، تحلیل و ارزیابی کرد، تا بیشترین بهره را از فعالیت آموزش مبتنی بر بازی به دست آوریم.

در این روش، معلمان، با فراهم کردن ابزارهای لازم برای دانش آموزان، به آن‌ها می‌فهمانند که داشتن تفریح و سرگرمی برایشان لازم است، اما در عین حال باید راه درست انجام کارها را نیز بدانند.

تجربه شما از یادگیری مبتنی بر بازی چیست؟ تاکنون چه نوع بازی‌هایی را در کلاس خود انجام داده‌اید؟ به نظر شما آیا بازی‌ها انگیزه بخش هستند؟ نظرات خود در این رابطه را با ما در میان بگذارید و هر نکته دیگری که درباره بازی یا یادگیری مبتنی بر بازی به نظرتان می‌رسد را در قسمت نظرات بنویسید.


تفاوت یادگیری مبتنی بر بازی با گیمیفیکیشن در چیست؟

در یادگیری مبتنی بر بازی، فرآیند یادگیری، با انجام بازی صورت می‌گیرد. در عوض، در گیمیفیکیشن برخی از عناصر بازی در فعالیت‌های معمول آموزشی گنجانده می‌شوند.

انواع یادگیری مبتنی بر بازی :

1-بازی‌های تخته‌ای Board games
2- بازی‌های  Real life
3- بازی‌های دیجیتال Digital games

مزایای یادگیری مبتنی بر بازی چیست؟

1- ایجاد انگیزه
2- امکان مشارکت دانش آموزان
3- دانش آموز محور بودن
4- امکان تفکر انتقادی و تصمیم گیری
5- امکان کار گروهی
6- پرورش خلاقیت


آموزش مجازی با چند گام کوچک آغاز می شود اگر از آنها پیروی کنید دیدگاه واضح و شفافی از دوره آموزشی و اهداف خودتون خواهید داشت و در مسیر موفقیت قرار خواهید گرفت

شروع آموزش مجازی در مدرسه هوشمند و تصمیم گیری در مورد روش انجام آن یک نقطه عطف مهم است. یک قلمرو جدید از احتمالات بی‌پایان برای اکتشاف وجود دارد. این تصمیم می‌تواند حتی برای با تجربه‌ترین متخصصین آموزش و توسعه، دشوار باشد.

در اینجا گام‌های اولیه‌ای که باید برای شروع آموزش مجازی بردارید، ارائه شده‌است. آن‌ها به شما کمک خواهند کرد که پایه های محکمی برای طرح درسی خود ایجاد کنید و آموزش مجازی را به موثرترین شکل ممکن آغاز کنید.

1-شناسایی اجزای سازنده دوره آموزش مجازی

با فهرستی از تمام چیزهایی که می‌خواهید در ایجاد دوره آموزشی خودتان از آن‌ها استفاده کنید، شروع کنید. خود محتوا ( اسلایدها، فایل‌های پی‌دی‌اف، کتاب‌های منبع، مستندات محصول ) یک نقطه شروع واضح است.
در این مرحله به جای حقایق و فرمول‌ها به مفاهیم و اصول بپردازید.

با پرسیدن یک سری چراها – معمولا به عنوان 5 چرا شناخته می‌شود – شروع کنید، به پاسخ‌دادن به سوالات ادامه دهید تا به اصل اولِ هر مطلب پیچیده‌ای که پوشش می‌دهید، برسید. در مورد حذف هر چیز بی‌ارتباط با مفهوم اصلی و یا حذف هر چیزی که می‌تواند با یک جست‌وجوی سریع مشخص شود، مصمم باشید. افراد فقط چند مطلب را به یاد خواهند سپرد، بنابراین، روی تصریح 3 تا 5 نکته مهمی که می‌خواهید یاد بگیرند، وقت صرف کنید.

در نهایت، سطح دانش قبلی افراد را مشخص کرده و این سطح دانش را اساس محتوای آموزش خود قرار دهید. با در اختیار داشتن این اطلاعات، شما آماده هستید تا رویکرد خود را طرح‌ریزی کنید.

 

مراحل کار

  • با فهرستی از تمام چیزهایی که می‌خواهید در آموزش مورد استفاده قرار دهید، شروع کنید.
  • خود محتوا: اسلایدها، فایل‌های پی‌دی‌اف، کتاب‌های منبع، مستندات محصول.
  • ۳ تا ۵ نکته‌ی مهم یا اصول اولیه‌ای که می‌خواهید یاد بگیرند.
  • دانش قبلی مخاطبین که می‌خواهید آن را به عنوان مبنای محتوایی که ارائه می‌دهید، قرار دهید.
  • با در اختیار داشتن این اطلاعات، شما آماده هستید تا رویکرد خود را طرح‌ریزی کنید.

2-بخش‌هایی که هرکدام یک هدف یادگیری متمایز دارند را مشخص کنید

وقتی برنامه آموزش مجازی خود را شروع می‌کنید، یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید این است که محتوای خود را با چارچوب‌بندی آن پیرامون اهداف آموزشی تعیین‌شده از دیدگاه یادگیرنده، سازماندهی کنید. پس از آموزش هر بخش، می‌خواهید چه کاری را متفاوت انجام دهند؟

مطالب شما ممکن است در حال حاضر اهداف یادگیری شما را شامل شوند، اما برای یک دوره آموزشی آنلاین، مهم است که محتوا را به بخش‌های جداگانه‌ای تقسیم کنید که هر کدام متناسب با یک هدف یادگیری است. این به شما کمک می‌کند قالب و رسانه‌ی ارائه محتوا را در مرحله بعدی انتخاب کنید.

مراحل کار

  • محتوای خود را با چارچوب‌بندی آن پیرامون اهداف یادگیری تعیین‌شده از دیدگاه یادگیرنده، سازماندهی کنید (پس از آموزش هر بخش، می‌خواهید چه کاری را متفاوت انجام دهند؟)
  • محتوا را به بخش‌هایی که تنها یک هدف یادگیری دارند، تقسیم کنید
  • برای سازماندهی بهتر، این بخش‌ها را در ماژول‌هایی دسته‌بندی کنید
 

3-رسانه، قالب ارائه و لحن خود را انتخاب کنید

وقتی که برنامه آموزش مجازی خود را شروع می‌کنید، ضرورت دارد که برای هر درس، قالب ارائه و رسانه‌تان را انتخاب کنید.

رسانه آموزش مجازی

به دنبال جلب توجه هستید یا افزایش انگیزه؟ آیا یک موضوع پیچیده دارید و به روش‌هایی برای مدیریت بار شناختی نیاز دارید؟

در طراحی آموزشی، یک مفهوم شناخته‌شده به نام رویکرد ترکیبی” وجود دارد. قاعده کلی در اینجا این است که هیچ راه‌حل واحدی نمی‌تواند تمام نیازهای آموزشی مخاطبین شما را برآورده کند. در عوض، از ترکیبی از ابزارهای چندرسانه‌ای برای انتقال دانشی که به دنبال انتقال آن هستید، استفاده کنید.

از ویدئو برای جلب توجه و توضیح مطالب پیچیده استفاده کنید. از جلسات زنده بر پایه زوم استفاده کنید تا با مخاطبین تعامل داشته باشید و فرصت‌هایی برای تمرین مفاهیمی که به آن‌ها آموزش می‌دهید، فراهم کنید. محتوای خودتان را با گنجاندن مطالب گلچین‌شده از منابع بیرونی، تکمیل کنید.

مراحل کار

برای هر درس، قالب و رسانه ارائه خود را انتخاب کنید.

  • ویدئوی ضبط‌ شده
    • مثال‌ها: انیمیشن‌ها یا میکرو ویدئوهای لایو اکشن. 
    • عالی برای: مدیریت بار شناختی و انگیزش.
  • کنفرانس ویدیوئی زنده
    • مثال‌ها: وبینارها یا کارگاه‌هایی که روی نرم‌افزارهایی مانند زوم یا مایکروسافت تیمز اجرا می‌شوند.
    • عالی برای: جلب توجه و تعامل.
  • رسانه‌های چاپی
    • مثال‌ها: فایل‌های پی‌دی‌اف، اینفوگرافیک‌ها، کتاب‌های منبع، و راهنماهای مطالعه.
    • عالی برای: مطالعه متمرکز، اطلاعات واقعی.
  • گزینش
    • مثال‌ها: هر نسخه‌ای از موارد بالا که توسط شما ایجاد نشده‌است.
    • عالی برای: توجه، انگیزش و کنجکاوی!
 

قالب ارائه

اگر در حال تولید ویدئو برای آموزش مجازی خودتان هستید، انتخاب نوع ویدئویی که قصد تولید آن را دارید، مفید خواهد بود. به این روش شما می‌توانید منابع را برنامه‌ریزی و آن‌ها بر مبنای قالب انتخابی، طراحی کنید.

مراحل کار

برای ویدئوها، یکی از 5 قالب رایج در ویدئوهای آموزشی را انتخاب کنید:

  • سخنگو

همان چیزی که در پخش اخبار می‌بینید.

  • مصاحبه

هربار یک نفر در مکالمه قابل‌مشاهده است.

  • گفتگو

هر دو نفر روی صفحه نمایش هستند، مثل یک برنامه گفتگومحور تلویزیونی.

  • مجری

اغلب در محتوای آموزشی استفاده می‌شود و با وسائل کمک بصری بهتر عمل می‌کند.

  • گزارش

عمدتا راوی‌محور، با تصاویری که به عنوان پشتیبان نشان‌داده می‌شوند. ویدئوهای انیمیشنی و فیلم‌های مستند مثال‌های خوبی از این نوع هستند.

 

لحن

صرف نظر از قالبی که انتخاب می‌کنید، آموزش مجازی به شدت تحت‌تاثیر لحن یا زبان بدن مجری قرار دارد. انتخاب لحن بر روی سناریوی شما تاثیر می‌گذارد، بنابراین مهم است که در طول این مرحله به آن‌ها توجه داشته باشید. اگر می‌خواهید از یک متخصص در آموزش خود استفاده کنید، در مورد این که چه چیزی بهترین خصوصیات شخصی که ویدئو را ارائه می‌دهد را نشان می‌دهد، فکر کنید.

مراحل کار

لحن ارائه را از دیدگاه مخاطب در نظر بگیرید.

  • می‌خواهید آموزش رسمی باشد یا غیر رسمی؟
  • می‌خواهید آموزش مشارکتی باشد یا دستوری؟
  • می‌خواهید آموزش آمرانه باشد یا اکتشافی؟

شروع آموزش مجازی با چه مراحلی همراه است؟

شناسایی اجزای سازنده دوره آموزش مجازی_
مشخص کردن بخش‌هایی که هرکدام یک هدف یادگیری متمایز دارند_
انتخاب رسانه، قالب ارائه و لحن خود_

لحن ارائه شما را از دیدگاه دانش آموز چگونه است؟

می‌خواهید آموزش رسمی باشد یا غیر رسمی؟
می‌خواهید آموزش مشارکتی باشد یا دستوری؟
می‌خواهید آموزش آمرانه باشد یا اکتشافی؟


تحمل ابهام در دوران همه گیری : راهکارهایی برای کلاس درس

 

این مقاله یکی از مقالات مجموعه " آموزه های شناختی برای آموزش در دنیای مجازی" است.

 

در شیوع بیماری کرونا، همه مردم جهان، با تمام تفاوت‌های کوچک و بزرگی که با یک دیگر دارند، در یک چیز مشترک اند: ابهام درباره شرایط حال و آینده. بحران های اقتصادی به وجود آمده، به تعویق افتادن عمل های جراحی از پیش تعیین شده، تغییر رویه های کاری، تحصیلی و کارهای روزمره از یک سو، ابهامی که درباره این ویروس، راه های پیشگیری، تشخیص و درمان آن وجود دارد، از سوی دیگر، همه ما را در شرایط مبهمی قرار داده است. تداوم این شرایط در بلندمدت می تواند سلامت شناختی ما را تحت تأثیر قرار دهد.

 

ما معلمان هم دربار‌ه شرایط حاکم بر آموزش در فضای مجازی با ابهام ‌هایی مواجهیم. شاید بارها درباره‌ شیوه‌ های تدریس و کارآمدی اقداماتمان در این دوره تردید کرده‌ ایم. درباره‌ وضعیت روحی و سلامت دانش ‌آموزانمان دچار ابهام بوده ‌ایم و به طور کلی احساس کرده‌ ایم که برای مدیریت شرایط کلاس، اطلاعات کافی در اختیار نداریم. بنابراین، قابل درک است که دانش‌ آموزان هم چه ‌بسا بیشتر از ما با ابهام مواجه باشند.

 

تحمل ابهام» مهارتی است که در این شرایط به ما کمک می کند که قوای شناختی خود را به طور موثرتری مدیریت کنیم. در این مطلب به بررسی راهبردهایی قابل اجرا در کلاس درس، برای تحمل ابهام در دوران همه گیری می‌ پردازیم.

 

درباره ابهام چه می دانیم؟

 

-          ابهام در شرایط غیر بحرانی هم وجود دارد.

هر چند با توسعه علم و فناوری، ابهام های بشر نیز همپا، و چه بسا با سرعت بیشتری، از دانش او در حال گسترش است، اما باید به یاد داشته باشیم که موقعیت های مبهم محصول دنیای امروز نیست و از دیرباز در ساحت های مختلف زندگی انسان وجود داشته اند. ابهام می تواند درباره یک پدیده طبیعی (مانند تأثیر یک ویروس بر بدن انسان) یا یک پدیده اجتماعی (مانند میزان مشارکت مردم در انتخابات آینده) و یا حتی تجربه های شخصی زندگی (مانند احساس دوستمان نسبت به ما) به وجود بیاید. در بسیاری از این موارد این ابهام ها مانند نیروی محرکی برای شناخت عمل می کنند؛ آن ها سبب می شوند که برای رفع عامل ابهام بکوشیم. بنابراین باید این نکته را در نظر بگیریم که ابهام، در شرایطی که به درستی مدیریت نشود، می تواند مشکل ایجاد کند، اما در صورتی که برخورد مناسبی با آن داشته باشیم می تواند کنجکاوی لازم برای تلاش در جهت کشف ناشناخته ها را فراهم کند.

 

-          ابهام ناشی از فقدان اطلاعات و یا داشتنِ اطلاعات متعارض است.

اطلاعاتی که از محیط به دست می آوریم به ما کمک می کنند که موقعیت فعلی خود را با تجربیات گذشته مان مرتبط کنیم و از این طریق، رفتار خود را متناسب با شرایط تنظیم کنیم. نداشتن اطلاعات کافی در مواجهه با یک موقعیت سبب می شود که برای قضاوت و تصمیم گیری درباره آن دچار ابهام شویم. به طور مثال، در کلاس های درس مجازی، بسیاری از منابع اطلاعاتی که در گذشته برای درک وضعیت دانش آموزان داشتیم از دسترسمان خارج شده است. همین مسئله ما را برای پیشبرد روند کلاس با ابهام مواجه می کند.

 

اطلاعات متعارض نیز از دیگر عواملی هستند که ایجاد ابهام می کنند. به طور مثال، در دوره همه گیری دریافت توصیه های پزشکی متعارض در بسیاری از ما ابهام ایجاد کرد. گاهی هم اطلاعات دریافت شده درباره یک موقعیت با باورها و تجربه های پیشین ما در تعارض است و همین سبب می شود که نتوانیم به درستی آن موقعیت را تحلیل کنیم.

     

راهبردهایی برای ارتقای مهارت تحمل ابهام در کلاس درس

 

  • به یادگیرنده ها کمک کنید که ابهام موجود در شرایط همه گیری را بپذیرند.
    در مواجهه با شرایط حاصل از همه گیری، پذیرش این امر که ابهام بخشی جدانشدنی از موقعیت موجود است اهمیت ویژه ای دارد. به یادگیرندگان کمک کنید که خود را برای سردرگمی در فهم شرایط فعلی و پیش بینی آینده مقصر ندانند و بکوشند که احساسات خود را به شیوه ای مؤثر مدیریت کنند.

 

یکی از واکنش های متداول در این شرایط داشتن احساسات متعارض و ناهمسو[1] است. به طور مثال، بسیاری از ما ممکن است در دوره های مختلف احساس کرده باشیم که شرایط حاصل از قرنطینه را دوست داریم و این دوره برایمان مانند یک موهبت بوده است، اما پس از مدت اندکی، نسبت به این شرایط احساس بیزاری کرده باشیم. آگاهی به این احساسات و پذیرش آن ها به عنوان واکنش های مقطعی به شرایط مبهم به ما کمک می کند که آن ها را بهتر مدیریت کنیم. یک راهبرد مفید در این شرایط این است که از نتیجه گیری قطعی درباره آینده بپرهیزیم و تلاش کنیم، در نتیجه گیری های خود، جنبه های مختلفی را در نظر بگیریم و عوامل متفاوت را مؤثر بدانیم. به طور مثال، در صحبت کردن درباره آینده، به جای تصمیم گیری درباره اینکه شرایط حاصل از کرونا دائمی است یا موقتی، سناریوهای مختلفی را در هر دو حالت در نظر بگیریم.

 

موقعیت هایی را در کلاس ایجاد کنید که دانش آموزان درباره احساسات متعارض خود در این دوره صحبت کنند و از این طریق خود را به عنوان بخشی از گروهی بزرگ تر که در این ابهام مشترک اند احساس کنند. به آن ها کمک کنید که با پرهیز از ساده سازی مسائل، برای فهمیدن بهتر آن ها تلاش کنند.

 

  • به یادگیرنده ها برای تشخیص سوگیری های شناختی کمک کنید.
    ما در بسیاری از تصمیم گیری ها از میانبرهای ذهنی و حتی سوگیری های شناختی استفاده می کنیم. این کار، بار شناختیِ ما را در فرایند تصمیم گیری کاهش می دهد، اما باید همواره احتمال خطای این میانبرها و سوگیری ها را نیز در نظر بگیریم. در شرایط ابهام، احتمال استفاده نامناسب از سوگیری های شناختی بیشتر است. برای نمونه، بسیاری از ما تمایل داریم که مشاهداتمان از یک مجموعه کوچک نزدیک به خود را به کل جامعه تعمیم دهیم. مثلا اگر در اطرافیانمان کسی مبتلا به کرونا نشده باشد، ممکن است احتمال بیمار شدن را کمتر از میزان واقعی تخمین بزنیم و در عین حال اگر یکی از والدینمان به این بیماری دچار شود، همین احتمال را بسیار بیشتر از حد واقعی تخمین می زنیم.

 

یکی دیگر از سوگیری هایی که ممکن است در موقعیت های مبهم بروز پیدا کند سوگیری تأیید است. در سوگیری تأیید ما تلاش می کنیم تا اطلاعات جدید را به گونه ای تحلیل کنیم که باورهای سابقمان تأیید شوند. استفاده نامناسب از این سوگیری سبب می شود که با وجود دریافت اطلاعات جدید درباره یک موضوع، فهم ما از آن بهبود نیابد.

 

سوگیری ها عملکرد طبیعی سامانه شناختی برای کاهش بار پردازش هستند و استفاده از آن ها وماً اشتباه نیست. برای مثال، در طول روز، ما بارها از سوگیری تأیید استفاده می کنیم، چرا که اگر با ورود هر داده جدید بخواهیم در باورهایمان تجدید نظر کنیم، بخش زیادی از ظرفیت شناختی خود را باید صرف موضوعاتی کنیم که نتایج جدیدی در بر ندارند. در نتیجه به جای این کار، به کمک سوگیری تأیید فقط بخشی از اطلاعات را که مؤید باورهای سابقمان است انتخاب می کنیم. مشکل از جایی آغاز می شود که قادر به تشخیص موضوعاتی که نسبت به آن ها سوگیری داریم نمی شویم و در شرایط پیچیده، مسائل را به طور ناکارآمدی ساده می کنیم. در این شرایط آگاهی از پیش فرض ها و باورهایمان درباره مسئله ای که با آن مواجهیم می تواند به ما کمک کند که سوگیری های خود را تشخیص دهیم و به تفکر سنجشگرانه و دقیق درباره آن موضوع بپردازیم.

 

  • امکان هایی برای توسعه تفکر انتقادی خلق کنید.
    تفکر انتقادی یا سنجشگرانه توانایی ارزش‌گذاری و تفسیر فعالانه مشاهدات، اطلاعات و استدلال ها است. همان طور که گفتیم، شرایط ابهام با کمبود اطلاعات و یا وجود اطلاعات متعارض مرتبط است، بنابراین، تفکر انتقادی می تواند در این شرایط برای مدیریت مؤثر ابهام به افراد کمک کند. خوش بختانه تفکر نقادانه مانند سایر مهارت های تفکر قابلیت پرورش دارد. در کلاس درس، موقعیت هایی را فراهم کنید تا دانش آموزان درباره مفهوم های اصلی موضوع، انگاشته ها و پیش فرض ها و نتایج و پیامدهای استدلال خود بازاندیشی کنند. با پرسش های مناسب آن ها را به ارزیابی این موارد از نظر دقت، وضوح، درستی، جامعیت، همه جانبه نگری، اهمیت و منطق تشویق کنید. مثلاً از آن ها بپرسید در جواب کسانی  که ادعای مخالفی را مطرح می کنند چه می گویی»؟ آیا این موضوع را می توانی از دیدگاه … هم توضیح دهی»؟ چه شواهدی برای ادعای مطرح شده وجود دارد»؟ آیا منبعی که به آن استناد می کنی قابل اعتماد است»؟ این کار را نه تنها درباره موضوعات درسی، بلکه در موقعیت هایی که دانش آموزان درباره عملکرد خودشان قضاوت می کنند هم می توان انجام داد. به طور مثال می توان در پایان هر فصل از کتاب درسی، از بچه ها دعوت کرد که با نگاهی انتقادی به ارزیابی یادگیری خود در آن فصل بپردازند.

 

  • دانش و سرمایه شناختی یادگیرنده ها را توسعه دهید.
    کارکردهای پایه مغز مانند توجه، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در همه فعالیت های روزمره ما نقش مهمی ایفا می کنند. مدیریت مناسب آن ها در تفکر پیچیده ای که در موقعیت های مبهم لازم است، اهمیت ویژه ای دارد. مثلاً در شرایط ابهام، ممکن است در توجه کردن به بعضی از اطلاعات سوگیری داشته باشیم و یا برای درک سناریوهای محتمل و متنوع آینده، از انعطاف پذیری شناختی لازم برخوردار نباشیم. اخیراً پژوهشی (Weizhen Xie, 2020) نشان داده است که بین میزان تبعیت افراد از نکات فاصله گذاری اجتماعی و قابلیت حافظه کاری آن ها رابطه وجود دارد. یافته های این پژوهش یادآور این نکته است که در تصمیم گیری در شرایط پیچیده، ما به پردازش رابطه ی بین عوامل متعددی نیازمندیم و در صورتی که حافظه کاری ما ظرفیت چنین پردازشی را نداشته باشد، در تصمیم گیری خود دچار مشکل می شویم.

 

آشنایی با عملکردهای سامانه شناختی می تواند به ما کمک کند که آن ها را در شرایط ابهام به طور مؤثرتری مدیریت کنیم. بکوشید در کلاس های درس مجازی، توجه دانش آموزان را به طور مؤثر هدایت کنید، انعطاف پذیری شناختی را در آن ها توسعه دهید و روش هایی را برای استفاده بهینه از حافظه کاری دانش آموزان به کار گیرید.

 

منابع

 

استرنبرگ، ر. (2006). روان شناسی شناختی، ترجمه: سید کمال خرازی و الهه حجازی (1395)، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتاب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی؛ پژوهشکده علوم شناختی

ریچارد پل، لیندا الدر. (2009). مفهوم ها و ابزارهای تفکر نقادانه، ترجمه: مهدی خسروانی (1396) تهران: فرهنگ نشر نو

Weizhen Xie, Stephen Campbell, Weiwei Zhang. (2020). Working memory capacity predicts individual differences in social-distancing compliance during the COVID-19 pandemic in the United States. Proceedings of the National Academy of Sciences

Woods, S. B. (2020, 05 08). COVID-19 and Ambiguous Loss. Retrieved from psychologytoday: psychologytoday.com/us/blog/in-sickness-and-in-health/202005/covid-19-and-ambiguous-loss
 


آگاهی از خود در دوران همه گیری: راهکارهایی برای معلمان

 

این مقاله یکی از مقالات مجموعه" آموزه های شناختی برای آموزش در دنیای مجازی" است.

 

در دوره بحران کرونا، همه ما با ابهام در درک شرایط موجود و پیش بینی آینده مواجهیم. در چنین شرایطی نه تنها تصمیم گیری و برنامه ریزی درباره آینده نزدیک برای ما دشوار می شود، بلکه به نظر می رسد، پس از مدتی، تصویری که از خودمان در آینده» هم داشته ایم نیازمند تغییر است. این مسئله می تواند برای بسیاری از یادگیرنده ها که در ابتدای مسیر تصمیم گیری و برنامه ریزی برای خود هستند، ایجاد سردرگمی کند. تداوم شرایط مبهم می تواند ما را هم به عنوان معلم، با بحران هایی در این زمینه مواجه کند. برای مثال، شاید در ابتدای دوره قرنطینه برای برخی از ما معلمان این سؤال مطرح بود که چطور یک فصل کتاب را به صورت آنلاین تدریس کنیم و پیش بینی می کردیم بعد از مدتی دوباره آموزش حضوری برقرار شود، اما دیدیم که با ادامه همه گیری، نه تنها تدریس آنلاین ادامه پیدا کرد، بلکه مسئله آزمون های پایان سال آنلاین نیز مطرح شد. این ابهام ها درباره سال تحصیلی آینده و اساساً آینده تعلیم و تربیت، در سطح کلان، نیز وجود دارد. آیا نقش ما به عنوان یک معلم در حال تحول است؟ و شاید پرسش مهم تر این است که آیا ما هم همپای تغییر شرایط در حال تغییر هستیم؟ خودآگاهی مهارتی است که به ما در پاسخ دادن به این سؤالات کمک می کند.

 

در این مطلب با نگاهی دقیق تر به مفهوم خودآگاهی به طرح راهبردهایی می پردازیم که در فرایند آموزش غیرحضوری می تواند به بهبود فرایند یادگیری بینجامد.

 

خودآگاهی

خودآگاهی به معنای شناخت عمیق‌ توانایی ها و محدویت های خود است. این شناخت فرد را قادر می سازد تا نسبت به افکار، احساسات، عملکردها، کاستی ها و نقاط قوت خود آگاهی داشته باشد. تا زمانی که افراد نتوانند درکی از خود به عنوان یک فرد متمایز داشته باشند، قادر به درک دیگران به عنوان افرادی مستقل نخواهند بود. با استفاده از عملکردهای خودآگاهی برای مدت طولانی، افراد درک بهتری از توانایی های شناختی خود شکل می دهند.

 

همه ما همواره در حال ساختن خودآگاهی خود هستیم. با این کار رابطه خودمان را با جهان پیرامونمان تنظیم می کنیم. رسیدن به آگاهی از خود نیازمند ارتباط برقرار کردن بین تجارب پیشین، شرایط فعلی و تصویری از آینده است. بنابراین خودآگاهی نیازمند عملکرد مناسب بخش های متنوعی از سامانه شناختی است. برای مثال بسیاری از مطالعات علوم شناختی بر رابطه حافظه زندگی نامه ای» و خودآگاهی صحه گذاشته اند. حافظه زندگی نامه ای برای افراد درکی یکپارچه از خود در طول زمان ایجاد می کند و به آن ها فرصت بازاندیشی درباره خود می دهد. این حافظه نه تنها با فراهم کردن روایتی از گذشته فرد را به درکی از وضعیت فعلی اش مجهز می کند، بلکه شامل تفکر رویدادی معطوف به آینده»  (episodic future thinking) برای برنامه ریزی درباره رخدادهای آینده نزدیک و دور نیز می شود. به طور کلی، سیستم های مختلف حافظه، در تعامل با عملکردهای شناختی دیگر، مانند تصمیم گیری، فراشناخت و . امکان ساختن و بازسازی مداوم خودآگاهی را برای افراد فراهم می کنند.

 

آگاهی از خود می تواند به دانش آموزان کمک کند که درک بهتری از افکار و احساساتشان داشته باشند و از این طریق به طور مناسب تری ارتباط خود را با موضوعات مختلف تنظیم کنند. در ادامه به طرح راهکارهایی می پردازیم که به توسعه خودآگاهی در کلاس درس کمک می کند.

 

راهبردهایی برای توسعه خودآگاهی در کلاس درس

 

  • فرصت هایی برای بازاندیشی درباره خود خلق کنید.
    با طرح پرسش هایی در خلال کلاس، تکالیف و یا حتی آزمون ها، می توانید فرصت بازاندیشی درباره خود را برای یادگیرنده ها خلق کنید. از آن ها درباره ارزیابی شان از عملکرد خود، افکارشان درباره موضوعات درسی و . سؤال کنید و فرصتی خلق کنید تا بین حالت های ذهنی گذشته شان و تجربه های جدیدشان ارتباط برقرار کنند. مثلا از آن ها بپرسید که نظرشان درباره یک موضوع درسی، در طول زمان مطالعه آن، چگونه تغییر کرده است یا هنگام مواجهه با مسئله مورد بحث چه احساساتی را تجربه کرده اند.

 

  • به یادگیرنده ها کمک کنید برای خود هدف گذاری کنند.
    خودآگاهی به افراد امکان برقرار کردن ارتباط بین تجربه های گذشته؛ وضعیت حال و مقاصد آینده شان را می دهد. افراد به کمک فهمی که از گذشته و حال خود به دست می آورند می توانند درباره کنش های آینده خودشان تصمیم گیری کنند. این کار نیازمند داشتن چشم اندازی از آینده و هدف گذاری مناسب است. برای کمک کردن به یادگیرنده ها در این زمینه آن ها را از اهداف بلندمدت و کوتاه مدت دوره آموزشی که با هم می گذرانید آگاه کنید. درباره ارتباط بخش های مختلف درس، مقدار زمانی که برای هر بخش لازم است و . اطلاعاتی را در اختیار آن ها بگذارید و به آن ها کمک کنید که از طریق این اطلاعات برای خود برنامه ریزی کنند.

 

  • نوشتن یادداشت روزانه را ترویج دهید.
    نوشتن یادداشت روزانه به افراد فرصتی برای بازاندیشی درباره خود می دهد. با نوشتن افکار در یک روز، افراد می توانند دسترسی آگاهانه تری به حالات ذهنی خود داشته باشند و از این طریق مهارت "فراشناخت" را در خود ارتقا دهند. این مهارت به معنای تفکر درباره فرایندهای شناختی خود است و از فرایندهای سطح بالای شناختی تلقی می شود.

 

  • به یادگیرنده ­ها برای داشتن درک مناسب از زمان و اجرای منظم برنامه ‌‌ها کمک کنید.
    در دوره قرنطینه، بسیاری از زمان بندی های متداول مدارس تغییر کرد و برنامه روزانه یادگیرنده ها نیز به این واسطه دستخوش تغییر شد. تغییر ساعت خواب، افزایش یا کاهش زمان آن، تغییر ساعات درس خواندن و . در صورتی که به شیوه ای تحت کنترل افراد قرار نگیرد می تواند در بلندمدت، به احساس سردرگمی و عدم توانایی در مدیریت خود منجر شود. بکوشید که در اجرای فعالیت های درسی نظم زمانی مشخصی را دنبال کنید و به یادگیرنده ها برای رسیدن به برنامه ای منسجم کمک کنید.

 

  • به یادگیرنده ها برای درک شرایط دارای ابهام کمک کنید.
    سردرگمی درباره چیستی بیماری کرونا و آینده آن ترس هایی را در مورد امکان اجرای تصمیم گیری های قبلی ایجاد می کند. همین موضوع می تواند افراد را درباره برنامه هایی که در گذشته در ذهن داشته اند و حتی خواسته های امروزشان دچار تردید کند. تلاش کنید به یادگیرنده ها برای تحمل ابهام ناشی از این شرایط کمک کنید. این کار برای ایجاد شرایط مناسب تصمیم گیری و برنامه ریزی ضرورت ویژه ای دارد. در مطلب " تحمل ابهام در دوران همه گیری " به بررسی این موضوع می پردازیم.

 

منابع

 

تلخابی، محمود و تلخابی، مهری (1396). تجربه ادبی و تربیت ذهن. فصلنامه جستارهای ادبی (ادبیات تعلیمی)، 35(3)، ص 37-56.

 

تلخابی، محمود (1398). طراحی چارچوب مفهومی توسعه‌ی کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان. گزارش پژوهشی معاونت پژوهشی دانشگاه فرهنگیان.

 

 


آموزش مجازی، همه گیری و همدلی

 

این مقاله یکی از مقالات مجموعه " آموزه های شناختی برای آموزش در دنیای مجازی" است.

 

چرا باید همدلی را جدی بگیریم؟

پس از آغاز قرنطینه و تعطیلی مدارس، انتقال به آموزش های مجازی با ابهام، عدم قطعیت، سردرگمی و شک و تردید در مورد خود و آینده همراه شد. ما وارد دنیایی شدیم که به آن تعلق نداشتیم و بسیاری از مهارت های ما برای آموزش دیگر قابل استفاده نبود. از سوی دیگر، هیچ کتابی وجود ندارد که کاملاً توضیح داده باشد چطور پیش دبستان تا پایه دوازدهم را به صورت مجازی درس بدهیم. از این رو، بسیاری از ما معلمان و دانش آموزان اوقات سختی را برای تدریس و یادگیری در خانه داشته ایم. اما، ما معلمان می توانیم فضایی برای شنیدن نگرانی ها و هدایت آن ها برای غلبه بر موانع خلق کنیم.

 

همچنین، دسترسی ما به حالات روحی و روانی دانش آموزانمان محدود شده است، اگرچه در صورت ملاقات نیز، روی پیشانی هیچ دانش آموزی ننوشته است که روزهای سختی را در خلال همه گیری می گذراند، چقدر اضطراب دارد، چقدر با مدیریت زمان مشکل دارد و یا شرایطی که در خانه برای آن ها پیش آمده چیست. حال، بیش از هر زمان دیگری، لازم است که از راهبردهای مؤثر ساختن ارتباطات استفاده کنیم. شاید بعضی از ما همواره از اهمیت همدلی آگاه بوده ایم و تلاش کرده ایم به دانش آموزان گوش دهیم. این موضوع در فضای کلاس درس چهره به چهره می تواند به صورت طبیعی رخ دهد، اما در فضای آموزش مجازی باید آن را به طور عمدی و آگاهانه ایجاد کنیم.

 

راهکارهای همدلانه برای موانع آموزش مجازی

 

۱. مشکلات مربوط به خواندن و درک پیام ها و متون نوشتاری

یک خطر عمده این است که فکر کنیم دانش آموزان مانند ما می توانند به سرعت پیام های نوشتاری را درک کنند، آن ها را تفسیر کنند و به آن ها پاسخ دهند، اما این در مورد همه دانش آموزان درست نیست.

 

راهکارها:

 

۱. پیام های نوشتاری را تا جای ممکن ساده و دقیق کنید.

 

۲. تا جایی که می توانید پیام های تصویری و صوتی را با پیام های متنی همراه کنید.

 

۳. از ابزارهایی که امکان تماس تصویری و چهره به چهره را فراهم می کنند استفاده کنید.

 

۴. اطلاعات نوشتاری را مرور کنید تا مطمئن شوید زبانی که به کار می برید به اندازه کافی برای دانش آموزان قابل فهم خواهد بود.

 

۲. مشکلات احتمالی پیش‌آمده برای خانواده ها

شاید اهمیت آموزش و مدرسه برای ما مسلم باشد، اما همه والدین در شرایطی نیستند که بتوانند چنین اهمیتی را، تا این اندازه، درک کنند. ما انتظار داریم والدین فضای مناسبی را برای آموزش مجازیِ دانش آموزان فراهم کنند؛ این در حالی است که فشارهای اقتصادی، خشونت خانگی و ناامیدی در مورد آینده از هر زمانی بیشتر شده است. برای همه خانواده ها میسر نیست ابزارهای کافی مورد نیاز و شرایط آرام در فضای خانه را فراهم کنند. بنابراین ممکن است گاهی به رغم گفتگو با خانواده و پیگیری مسائل دانش آموز شرایط مورد انتظار ایجاد نشود. در این حالت بهتر است که با رویکردی همدلانه با خانواده مواجه شویم و فرض را بر این بگذاریم که والدین بیشترین تلاش خود را به کار بسته اند.

 

راهکارها:

 

1. به والدین هم گوش دهید.

 

2. آن ها را از امکان های مختلف آگاه کنید.

 

3. در برنامه ریزی و کمک به تحصیل دانش آموزان به آن ها مشاوره های همدلانه دهید.

 

۳. بازبینی مسئولیت ها

زمانی که کارها گره می خورند و شرایط سخت می شوند تمایل ما به سرزنش دیگران افزایش می یابد. هیچ کدام از ما انتخاب نکرده ایم که در چنین شرایطی باشیم، اما شرایط همه گیری زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار داده است. اکنون زمان سرزنش دانش آموزان، والدین و همکارانمان نیست. تلاش برای القای امید و داشتن رویکرد حل مسئله می تواند به ما کمک بیشتری کند.

 

 

منابع

 

Jorgensen, R. ( 2020, June 9). A Focus on Empathy in Distance Learning. From edutopia: https://www.edutopia.org/article/focus-empathy-distance-learning

 

Stephanie Jones, Rick Weissbourd, Suzanne Bouffard, Jennifer Kahn, Trisha Ross Anderson . (20). For Educators: How to Build Empathy and Strengthen Your School Community. From mcc.gse.harvard.edu: https://mcc.gse.harvard.edu/resources-for-educators/how-build-empathy-strengthen-school-community


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله سوپر مارکت آنلاین کوکوناد نوشته های سیّد محمّد جواد طباطبایی یزدی وب سایت زندگی ایرانی در بلاگ شیمی کنکور تبریز معرفی پرژکتور بنکیو heyavtech جهان امروز Hanae_Dark blue فروش نود 32 بلاگ مشاوره واردات صادرات